بررسی و تحلیل عملکرد محتوا و گزارش گیری از آن
مهم نیست که چقدر با مخاطبان هدف خود آشنا هستید، همیشه در تلاشهای بازاریابی محتوای شما فضایی برای بهبود وجود دارد. برخی از محتوایی که آپلود میکنید و فکر میکنید بسیار محبوب هستند، پس از مدتی نامربوط میشوند، برخی محتوای نامربوط طوری رشد میکنند که هرگز انتظارش را نداشتید. این وقایع درس های مهمی برای نویسندگان هستند و برای یادگیری این درس ها ابتدا باید یاد بگیرید که چگونه وقایع را درک کنید.
مهمترین بخش داستان این است که کار او به عنوان یک کپی رایتر زمانی که مدیرانش بی ایمان هستند دشوار می شود. خب، تولید محتوا سرگرمکننده است، اما کار زیادی میطلبد، و در نهایت مدیران شما از شما میپرسند: «ما دقیقاً چگونه میخواهیم برای سرمایهگذاری که برای تولید محتوا انجام میدهیم، درآمد کسب کنیم؟»
بخش مهمی از کار شما این است که موفقیت ها و شکست ها را ردیابی کنید، توضیح دهید که چگونه بازاریابی محتوا به سازمان شما کمک می کند تا به اهداف خود برسد، و در نهایت، بتوانید نتایج موفقیت آمیز کار خود را به طور موثر به افرادی که صورت حساب های او را پرداخت می کنند، منتقل کنید. من.
چه چیزی را در نظر بگیریم؟
اولین چیزی که باید به آن اشاره کرد، داستان فیل در اتاق تاریک است که هرکس نقش خود را در آن دارد.از اعداد، همانطور که نشان دهنده حقایق هستند، می توان برای دروغ گفتن نیز استفاده کرد. اعداد اعداد هستند، نه بیشتر و نه کمتر! این اعداد مانند رنگ هایی هستند که برای نقاشی یک تصویر استفاده می شود. کنترل کار در دست عکاس است و اوست که می تواند تصمیم بگیرد چه چیزی در عکس او باشد و چه چیزی نباشد.
برای توضیح موضوع مثالی می زنیم. یک جلسه سالانه را تصور کنید که در آن فروشندگان شرکت گزارش می دهند. و یک بازاریاب محتوا (که به تازگی در این صنعت شروع به کار کرده است) می گوید:
ترافیک وب سایت ما امسال 300 درصد افزایش یافت. میانگین زمانی که بازدیدکنندگان در هر صفحه صرف کردند بیش از 2 دقیقه افزایش یافت و تعداد دفعاتی که محتوای وبلاگ ما تقریباً دو برابر شد.”
شگفت انگیز است، نه؟! آیا اگر مدیر این شخص بودید خوشحال می شدید؟
خوب، این وضعیت می تواند عالی باشد. شاید نه! شاید تعداد بازدیدهای سالانه سایت 10 نفر بوده است، اما اکنون به 40 نفر رسیده است. شاید چند نفر از اعضای تیم وبلاگ از صفحه ای در سایت بازدید کنند، به جلسه ای بروند، سپس چند دقیقه بعد برگردند و روی صفحه دیگری کلیک کنند و باعث شوند “زمان بارگذاری صفحه برای افزایش”.دلایل زیادی برای افزایش تعداد می تواند وجود داشته باشد.
به طور خلاصه، پیام این داستان این است که اندازه گیری به تنهایی مفید نیست. خرد را اندازه بگیرید. تا زمانی که از ذهن خود استفاده نکنید، اعداد هیچ معنایی ندارند. فقط اعداد را برای آمار نپذیرید، بلکه این اعداد را اهمیت دهید. سعی کنید بتوانید سوالاتی مانند “این عدد به چه معناست؟” بپرسید. وقتی این اعداد را به مدیر یا رئیس خود نشان می دهید. یا “حالا این اعداد خوب هستند یا بد؟” واکنش.
به یاد داشته باشید که این شما هستید که باید ارزش محتوای خود را به دیگران نشان دهید.
چگونه می توان معیارها را “به طور قابل فهم” اندازه گیری کرد؟
ابتدا به این نکته اشاره می کنیم که از ابتدا لقمه بزرگی را از دهان خود خارج نکنید. از کوچک شروع کنید و به تدریج گسترش دهید. تجزیه و تحلیل مانند حسابرسی مالی نیست که یکباره انجام و تکمیل شود. ولی باید درستش کنی و ادامه بدی بنابراین بهتر است خود را درگیر کار زیاد نکنید. از قدیم الایام گفته اند که سنگ بزرگ نباید علامت گذاری شود! حجم زیاد کار امکان انتقال و بهبود را از بین می برد.پس از آن، مهم است که معیارهای شما دقیق باشد. به آنچه می خواهید با محتوای خود برسید فکر کنید، سپس ببینید کدام یک از این معیارها می تواند کیفیت کار شما را در آن جهت نشان دهد. اگر نمی دانید این اهداف چیست، از دیگران بیاموزید.
مؤسسه بازاریابی محتوا به طور منظم از بازاریابان در مورد فعالیت های بازاریابی محتوای آنها نظرسنجی می کند و سپس نتایج این نظرسنجی ها را به عنوان گزارش هایی در مورد نام تجاری، بودجه و روند بازاریابان B2B و B2C منتشر می کند. علاوه بر این موارد، اهدافی را برای بازاریابی محتوای موفق در نظر بگیرید.
در اینجا 5 هدفی که شرکت کنندگان در نظرسنجی گفتند که اهداف برتر هستند، آمده است:
1. ایجاد آگاهی از برند
اگر مشتریان بالقوه از وجود شما اطلاعی نداشته باشند، طبیعتاً نمی توانند برند شما را انتخاب کنند. قرار گرفتن در مقابل مردم و تحت تاثیر قرار دادن افرادی که هرگز نام شما را نشنیدهاند، باعث میشود زمانی که به خرید چیزی که شما ارائه میدهید، ابتدا به شما و برندتان فکر کنند.2. ارتباط و مشارکت
این گامی فراتر از آگاه کردن مشتریان از وجود شماست. وقتی مردم با برند شما ارتباط برقرار می کنند، این فرصت را دارید که ارتباط عاطفی بیشتری با آنها ایجاد کنید و آنها را واقعاً دوست داشته باشید.
3. حفظ مشتری (ایجاد مشتریان وفادار)
هنگامی که با مشتریان رابطه برقرار کردید، چگونه آنها را به برند خود وفادار نگه دارید؟ محتوا یکی از مهمترین ابزارهایی است که قدرت بازگرداندن مشتریان از دست رفته یا از دست رفته را دارد.
4. آتش سرنخ های فروش
محتوا دارای نقاط قوت بسیاری در تولید سرنخ فروش و ایجاد مشتریان بالقوه است. شاید به شکل محتوایی باشد که می توانید پس از دریافت آدرس ایمیل از خواننده یا درخواست از آنها برای خواندن اطلاعات بیشتر ارائه دهید.
5. بازاریابی
دانستن اینکه دقیقاً چه چیزی برای ارائه دارید و چه مزایایی برای مشتری دارد، می تواند مخاطبان شما را متقاعد کند که شما بهترین گزینه هستید، که منجر به فروش بیشتر می شود.
روش سنجش میزان پیشرفت هر یک از موارد فوق کمی با بقیه متفاوت است. در اینجا سعی شده برای هر یک از این اهداف دو یا سه فرمول متفاوت ارائه شود (البته این سؤالات تمام ماجرا نیستند و سؤالات دیگری برای ارزیابی این موارد وجود دارد).هدف، واقعگرایانه
رویه های مورد استفاده
آگاهی از برند ایجاد کنید
چند نفر یک محتوا را می بینند؟
چند سایت یا صفحه دیگر به محتوای شما لینک داده اند؟
چه تعداد بازدید کننده جدید از سایت بازدید می کنند؟
اثر متقابل
محتوای شما هر چند وقت یکبار در شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشته می شود؟ رجوع به تمام شبکه ها شود.
چند بازدیدکننده برای شما نظر ثبت کرده اند؟ (در وب سایت، شبکه های اجتماعی یا هر جای دیگری)
وفاداری مشتری و بازگشت
چند درصد از مشتریان شما قبلاً از شما خرید کرده اند؟
چند درصد از اعضای گروه مشتریان، اعضای وبلاگ و … از لیست حذف شده اند؟
سرنخ های فروش ایجاد کنید
چند راهنما دارید؟
چند درصد از این سرنخ ها در نهایت از شما خرید می کنند؟
فروش
نرخ تبدیل شما چقدر است؟ چند درصد از بازدیدکنندگان سایت شما در نهایت مشتری می شوند؟
چند درصد از کاربران موقت محصول یا خدمات شما را پس از اتمام دوره آزمایشی رایگان اولیه خریداری کرده اند؟
طرح اول
آنچه رایج است اعداد و اعداد زیادی است که هر کدام می تواند معنای خاص خود را داشته باشد.اما برخی از آنها که معیارهای اصلی نامیده می شوند، توسط همه بازاریابان محتوا استفاده می شود. در ادامه به این معیارهای اصلی اشاره می کنیم و توضیح می دهیم که دقیقاً قرار است با کمک آنها چه چیزی را اندازه گیری کنند و از کجا می توانید این معیارها را پیدا کنید.
معیارهای مرتبط با ترافیک
یکی از اهداف اصلی هر کمپین بازاریابی محتوا این است که مردم را به سمت وب سایت خود سوق دهید. به همین دلیل ترافیک سایت یکی از بارزترین نشانه های موفقیت شماست. برای درک بهتر این موضوع ابتدا به یک نکته اساسی اشاره می کنیم: حتما بخوانید: 7 اشتباه رایج در انتخاب کلمات کلیدی سایت
مطمئن شوید که Google Analytics به درستی نصب شده است.
قبل از اندازه گیری ترافیک وب سایت خود، باید مطمئن شوید که Google Analytics را به درستی نصب و راه اندازی کرده اید.
استفاده از Google Analytics آسان است و در مقایسه با رایگان بودن آن، ویژگی های خوبی را در اختیار شما قرار می دهد.
تعداد بازدیدها و بازدیدهای منحصر به فرد از صفحه
بازدید صفحات از صفحات که به آنها “بازدید” نیز گفته می شود، یکی از معیارهای اصلی برای اندازه گیری ترافیک وب است.هر بار که شخصی وارد صفحه شما می شود، “بازدید” از آن صفحه است. البته این تمایز مشکل دارد. فرض کنید یک بازدیدکننده یکی از صفحات وبلاگ شما را می خواند و سپس روی همه پیوندهای موجود در محتوای شما کلیک می کند. پس از مدتی با چند بار فشار دادن دکمه بازگشت مرورگر به صفحه اصلی باز می گردد. در این شرایط همه این رفت و آمدها در صفحات وبلاگ شما بازدید محسوب می شود، البته این بازدید نشان دهنده حضور کاربر جدید نیست. راه حل این مشکل استفاده از متریک Unique Page Views است.
هر بازدید منحصر به فرد برای هر کاربر یک بار حساب می شود و فرقی نمی کند که آن کاربر یک صفحه را چندین بار از یک دستگاه و در یک بازه زمانی 30 دقیقه ای باز کند که به آن Session می گویند.
توضیح دقیق اینکه چرا بازدید از صفحه بیشتر از بازدیدهای منحصر به فرد صفحه است آسان نیست، زیرا عوامل زیادی در این امر دخیل هستند. با این حال، از نظر ثبات، تعداد بازدیدهای منحصر به فرد ممکن است نمایش بهتر و معنی داری از ترافیک وب سایت شما باشد. درست است که ممکن است حداقل تعداد بازدیدهای منحصر به فرد مورد پسند شما نباشد، اما مهمتر از تعداد بازدیدها، تغییر فرهنگ بازدید است که باید بیشتر به آن توجه کرد.معیارهای مربوط به بازدید از صفحه باید در یک دوره زمانی طولانی ارزیابی شود و پیشرفت یا تعدیل در بازه های زمانی معین باید با هم مقایسه شود. در نظر گرفتن دوره ای که تعدادی محتوا دارد بهتر از پرداختن به هر محتوای منتشر شده است زیرا می توانید عملکرد محتوای خود را در یک زمان ارزیابی کنید.
همچنین خوب است به زمان و زمان بررسی ترافیک سایت نیز توجه کنید. به عنوان یک مثال کوچک، نمی توانید انتظار داشته باشید که مردم در تعطیلات نوروزی مانند هر زمان دیگری از سال مطالب سایت شما را بخوانند. اصلاً چنین مقایسه ای اشتباه است!
نکته حرفه ای
یک راه خوب برای انجام این کار، مقایسه ترافیک اوج و تعطیلات سال به سال است، زیرا تغییرات فصلی که در مورد آن صحبت می کنیم، ثابت هستند.
شاید در تعطیلات نوروز مهمانان زیادی نداشته باشید، اما اگر این تعداد نسبت به نوروز سال قبل تغییر محسوسی داشته باشد، می توانید ببینید که آیا موفق بوده است یا خیر.
زمان در صفحه
زمان صرف شده در صفحه یکی از معیارهای اشتباه در تحلیل وب است.با این حال، این معیار بسیار ارزشمند است و می تواند نشان دهد که مخاطبان شما چقدر به محتوای شما علاقه مند هستند.
به عنوان مثال، اگر دو صفحه متفاوت با محتوای یکسان و طول یکسان داشته باشیم، اما زمان صرف شده برای صفحه اول 30 ثانیه بیشتر از صفحه دوم باشد، می توان نتیجه گرفت که محتوای صفحه اول احتمالا برای مخاطب جذاب تر است. .
توصیه می کنیم به مثال زیر توجه کنید:
سوال
کاربر روی صفحه مقاله ای که شما پست کرده اید کلیک می کند. این کاربر از طریق پیوند صفحه در حساب توییتر خود به اینجا رسیده است.
در عرض 4 دقیقه و نیم، نیمی از مقاله خود را می خوانید و سپس روی یکی از پیوندهای خارجی در متن کلیک می کنید تا این پیوند در یک برگه جدید باز شود حتما بخوانید: Google Trends چیست؟ آموزش استفاده از Google Trends در سئو
این کاربر به سرعت حدود 10 ثانیه بقیه پست را نگاه می کند و سپس برگه مربوطه را می بندد. در مرحله بعد صفحه مربوط به لینک جدید را حدود 20 دقیقه بالا و پایین کرده و در نهایت پنجره مرورگر خود را می بندید.
طبق گوگل آنالیتیکس، این کاربر چقدر برای پست شما وقت گذاشته است؟
واکنش
پاسخ شما 4 دقیقه و 40 ثانیه است؟ تو اشتباه کردیپاسخ صحیح صفر است.
این به این دلیل است که این شخص فقط یک بار صفحه شما را دیده است (زمانی که وب سایت بارگذاری شده است).
گوگل زمان روی صفحه را با مقایسه زمانی که کاربر در یک صفحه می گذراند با اقامت بعدی خود در همان سایت محاسبه می کند.
از آنجایی که لینکی که کاربر پس از خواندن صفحه روی آن کلیک می کند، یک لینک خارجی است، هیچ اقدام دیگری برای ارزیابی آن توسط گوگل انجام نمی شود. نتیجه این است که زمان صرف شده کاربر در صفحه طبق گفته گوگل صفر ثانیه است.
این ممکن است به نظر عقل سلیم نباشد، اما باور کنید گوگل آنالیتیکس اینگونه کار می کند.
جهش نرخ
قبلاً در مورد نرخ پرش صحبت کرده ایم، اما با توجه به اهمیت این موضوع در تحلیل عملکرد محتوا، در اینجا توضیح مختصری خواهیم داد.
نرخ پرش درصد کاربرانی است که وارد صفحه ای در سایت شما می شوند، سپس آن را ترک می کنند و دیگر برنمی گردند. نرخ پرش معمولاً نشان می دهد که محتوای یک صفحه با نیازهای کاربر مرتبط نیست. البته این موضوع می تواند جنبه دیگری هم داشته باشد: اینکه آیا محتوای صفحه شما بسیار راضی کننده است یا خیر.یعنی کاربر در همان لحظه چیزی را که به دنبالش است در سایت شما پیدا می کند و به سرعت (و البته راضی) سایت شما را ترک می کند.
یکی از راههای تشخیص بد یا خوب بودن نرخ پرش سایت، بررسی زمان صرف شده در سایت است. اگر این زمان زیاد باشد به این معنی است که مطالب سایت شما خوانده شده است و اگر این زمان کوتاه باشد ممکن است مخاطبان آنچه را که به دنبالش بوده در سایت شما پیدا نکرده باشند.
برای حل مشکلات مربوط به نرخ پرش بد نیست دوباره به نظرات گوگل مراجعه کنید. اگر کاربر قبل از بسته شدن حداقل 3 دقیقه را در صفحه بگذراند، این رویداد در نظر گوگل به حساب نمی آید. راه های زیادی برای نگه داشتن کاربران در صفحه وجود دارد، از جمله ایجاد محتوای با کیفیت طولانی مدت! همچنین استفاده از لینک های داخلی تضمین کننده حضور طولانی مدت کاربر در سایت شما می باشد.
اگر کاربر از صفحات نتایج موتور جستجو به سایت شما بیاید، پرش های “بد” به گوگل این پیام را می دهد که کیفیت محتوای این سایت برای نمایش به کاربران کافی نیست و این می تواند شما را به صفحات -booklet در جستجو هدایت کند. صفحاتمعیارهای مشارکت کاربران
پس از اینکه افراد وارد صفحه شما شدند، همیشه امیدوار هستید که کاربر پس از دیدن محتوای سایت واکنش نشان دهد: امتیاز دادن، لایک کردن، نظر دادن، خواندن مطالب دیگر، به اشتراک گذاری پست یا موارد دیگر.
این خدمات دو مزیت اصلی برای شما دارند:
ترافیک سایت خود را افزایش دهید
مردم به دنبال روش بازاریابی شما هستند
بسته به نوع سایت شما، ارتباط با کاربر می تواند اشکال مختلفی داشته باشد. ظهور بسیاری از شبکههای اجتماعی در سالهای اخیر، برقراری ارتباط با کاربران را برای همه ما بسیار آسان کرده است، اما به نظر عاقلانه است که این ارتباطات را تا حد امکان در محدوده وب سایت خود طراحی کنید. برای این کار، برنامه ها و افزونه هایی وجود دارد که می توانید به راحتی به سایت خود اضافه کنید:
رای/امتیاز
بسیاری از سایتهایی که محتوای متنی را منتشر میکنند، راهی برای امتیازدهی کاربران به محتوا فراهم میکنند. این رتبه بندی ها می تواند به صورت لایک، ستاره، رای مثبت یا منفی یا اشکال دیگر باشد. هدف اصلی از ساخت چنین برنامه هایی دیدن محبوبیت مطالب است.حتما بخوانید: ووکامرس چیست و چه الزاماتی برای عنوان فروشگاه دارید؟
اندیشه ها
نظرات، دیدگاه ها یا نظرات مانند یک شمشیر دولبه هستند، اما ارزش زیادی نیز دارند. بسیاری از پست های وبلاگ ممکن است به خودی خود چندان قابل توجه نباشند، اما به لطف امکان نظرات و بحث هایی که در آنجا انجام می شود، ارزش زیادی دارند.
هیچ یک از ما دوست نداریم در این بخش هرزنامه یا کامنت های دیوانه وار ببینیم، اما دادن گزینه نظر دادن به کاربران قطعا یکی از بهترین راه ها برای برقراری ارتباط موثر با آنهاست.
اگر وب سایت شما از وردپرس پشتیبانی می کند، کار شما بسیار آسان است. فقط بخش “نظر” را فعال کنید. این گزینه را می توانید در بخش “تنظیمات پیش فرض بخش” پیدا کنید.
اگر از وردپرس استفاده نمی کنید، پیشنهاد می کنیم از Disqus استفاده کنید (این کلمه به عنوان کلمه ای گفته می شود که به معنای بحث است). فیس بوک همچنین دارای افزونه ای است که به شما امکان می دهد نظرات فیس بوک را در سایت خود درج کنید، بنابراین برای استفاده از آن باید یک اکانت فیس بوک داشته باشید (البته به دلیل مشکلات دسترسی به فیس بوک از این قابلیت در ایران زیاد استفاده نمی شود).پس از راه اندازی سیستم نظرات، تعداد کل نظرات برای هر پست را یادداشت کنید. همچنین باید تعداد پاسخ های نویسنده مقاله را از تعداد کل نظرات کم کنید تا به عدد دقیق تری نسبت به مخاطب برسید. یکی دیگر از معیارهای مفیدی که می توانید در اینجا استفاده کنید، تعداد کاربرانی است که در بخش نظرات منظم هستند.
نظرات کاربران یکی از عواملی است که می تواند به شما بگوید که آیا کارتان خوب است یا نه.
پیوندها
علیرغم مشکلات فراوانی که گوگل با لینک های اسپم داشته است، آنها بدون ترس بارها اعلام کرده اند که به لینک ها اهمیت می دهند. مت کاتز، رئیس تیم وب اسپم گوگل، در سال 2014 گفت:
درست است که در بحث لینک ها تبلیغات و هرزنامه های زیادی وجود دارد، اما لینک ها همچنان بسیار مهم هستند، در رتبه بندی یک سایت در نتایج جستجو بسیار مهم هستند.
با در نظر گرفتن این موضوع و اهمیت سئو، خوب است بدانید چه صفحاتی به محتوای شما لینک می دهند. برای این کار ابزارهای مختلفی در اینترنت وجود دارد.
دو مورد از مهمترین ابزارها Fresh Web برای تجزیه و تحلیل عملکرد محتوای جدید و Ahrefs (یا ابزار جستجوی منبع باز) برای محتوای قدیمی تر هستند.برخی از اطلاعات ارائه شده توسط این نرم افزارها مربوط به پیوندها، قدرت و قابلیت اطمینان سایت یا نویسنده ای است که به شما پیوند می دهد.
همچنین با کمک این ابزارها متوجه خواهید شد که کدام یک از لینک های شما اسپم هستند.
استاندارد برای شبکه های اجتماعی
این روزها اهمیت و میزان استفاده از رسانه های اجتماعی نیازی به توضیح ندارد. اگر هیچ حساب رسانه اجتماعی برای برند خود ایجاد نکرده اید، همین حالا شروع کنید!
پس از ایجاد حسابها، کمی زمان بیشتری برای کشف مزایای استفاده از آنها و خدماتی که ارائه میدهند اختصاص دهید. در مرحله بعد همیشه وضعیت کاری خود را در شبکه های اجتماعی بررسی کنید و سابقه خود را به صورت هفتگی یا ماهانه دانلود کنید. خوشبختانه اکثر این شبکه ها مانند فیسبوک، لینکدین، توییتر و اینستاگرام ابزارها و اپلیکیشن های خوبی برای تحلیل اثربخشی محتوا در بین مخاطبان دارند. حتما بخوانید: آشنایی با توییتر و اصول بازاریابی در آن.
علاوه بر این، ابزارهایی برای تجزیه و تحلیل آمار و اطلاعات در مورد صفحات شبکه های اجتماعی شما وجود دارد که BuzzSumo یکی از بهترین آنهاست. اگر به این نرم افزارها علاقه ندارید، راه دیگر دانلود دستی آمار و تغییرات است تا بتوانید وضعیت لایک، کامنت، زمان به اشتراک گذاری محتوا و … را بررسی کنید.به مرور زمان مراقب باشید.
Buzzsumo ابزاری برای ردیابی فعالیت محتوایی در شبکه های اجتماعی است
معیارهای سفارشی ایجاد کنید
سؤالات ارائه شده مطمئناً برای هرکسی که نیاز به تجزیه و تحلیل عملکرد محتوا دارد مفید است، اما گاهی اوقات پاسخگوی نیازها و اهداف خاص برخی سازمان ها یا برندها نیست. دستکاری یا ترکیب هوشمندانه این فرمول ها با هم می تواند تصویر دقیق تری از وضعیت محتوای شما ترسیم کند و مسیر رسیدن به اهداف سازمانی را برای شما روشن تر کند.
در اینجا چند نکته مختلف وجود دارد که می تواند به شما در دستیابی به این اهداف کمک کند:
عمق کلی تحقیق
که فرمول آن (زمان صرف شده در صفحه) / (300 / تعداد کلمات) است.
هر بزرگسال به طور متوسط 300 کلمه در دقیقه می خواند. بنابراین به راحتی می توانیم مدت زمان مورد نیاز برای یادگیری کلمه را با توجه به تعداد کلمات کلمه محاسبه کنیم. زمان مورد نیاز با تقسیم تعداد کلمات متن بر 300 به دست می آید. محاسبه نسبت مدت زمان جستجوی کاربر به زمان لازم برای خواندن متن می تواند به ما نشان دهد که خواننده ما با چه دقتی مطالب را می خواند.ارزش شور و شوق
این توصیف می تواندمهم نیست که چقدر با مخاطبان هدف خود آشنا هستید، همیشه در تلاشهای بازاریابی محتوای شما فضایی برای بهبود وجود دارد. برخی از محتوایی که آپلود میکنید و فکر میکنید بسیار محبوب هستند، پس از مدتی نامربوط میشوند، برخی محتوای نامربوط طوری رشد میکنند که هرگز انتظارش را نداشتید. این وقایع درس های مهمی برای نویسندگان هستند و برای یادگیری این درس ها ابتدا باید یاد بگیرید که چگونه وقایع را درک کنید.
مهمترین بخش داستان این است که کار او به عنوان یک کپی رایتر زمانی که مدیرانش بی ایمان هستند دشوار می شود. خب، تولید محتوا سرگرمکننده است، اما کار زیادی میطلبد، و در نهایت مدیران شما از شما میپرسند: «ما دقیقاً چگونه میخواهیم برای سرمایهگذاری که برای تولید محتوا انجام میدهیم، درآمد کسب کنیم؟»
بخش مهمی از کار شما این است که موفقیت ها و شکست ها را ردیابی کنید، توضیح دهید که چگونه بازاریابی محتوا به سازمان شما کمک می کند تا به اهداف خود برسد، و در نهایت، بتوانید نتایج موفقیت آمیز کار خود را به طور موثر به افرادی که صورت حساب های او را پرداخت می کنند، منتقل کنید. من.
چه چیزی را در نظر بگیریم؟
اولین چیزی که باید به آن اشاره کرد، داستان فیل در اتاق تاریک است که هرکس نقش خود را در آن دارد.از اعداد، همانطور که نشان دهنده حقایق هستند، می توان برای دروغ گفتن نیز استفاده کرد. اعداد اعداد هستند، نه بیشتر و نه کمتر! این اعداد مانند رنگ هایی هستند که برای نقاشی یک تصویر استفاده می شود. کنترل کار در دست عکاس است و اوست که می تواند تصمیم بگیرد چه چیزی در عکس او باشد و چه چیزی نباشد.
برای توضیح موضوع مثالی می زنیم. یک جلسه سالانه را تصور کنید که در آن فروشندگان شرکت گزارش می دهند. و یک بازاریاب محتوا (که به تازگی در این صنعت شروع به کار کرده است) می گوید:
ترافیک وب سایت ما امسال 300 درصد افزایش یافت. میانگین زمانی که بازدیدکنندگان در هر صفحه صرف کردند بیش از 2 دقیقه افزایش یافت و تعداد دفعاتی که محتوای وبلاگ ما تقریباً دو برابر شد.”
شگفت انگیز است، نه؟! آیا اگر مدیر این شخص بودید خوشحال می شدید؟
خوب، این وضعیت می تواند عالی باشد. شاید نه! شاید تعداد بازدیدهای سالانه سایت 10 نفر بوده است، اما اکنون به 40 نفر رسیده است. شاید چند نفر از اعضای تیم وبلاگ از صفحه ای در سایت بازدید کنند، به جلسه ای بروند، سپس چند دقیقه بعد برگردند و روی صفحه دیگری کلیک کنند و باعث شوند “زمان بارگذاری صفحه برای افزایش”.دلایل زیادی برای افزایش تعداد می تواند وجود داشته باشد.
به طور خلاصه، پیام این داستان این است که اندازه گیری به تنهایی مفید نیست. خرد را اندازه بگیرید. تا زمانی که از ذهن خود استفاده نکنید، اعداد هیچ معنایی ندارند. فقط اعداد را برای آمار نپذیرید، بلکه این اعداد را اهمیت دهید. سعی کنید بتوانید سوالاتی مانند “این عدد به چه معناست؟” بپرسید. وقتی این اعداد را به مدیر یا رئیس خود نشان می دهید. یا “حالا این اعداد خوب هستند یا بد؟” واکنش.
به یاد داشته باشید که این شما هستید که باید ارزش محتوای خود را به دیگران نشان دهید.
چگونه می توان معیارها را “به طور قابل فهم” اندازه گیری کرد؟
ابتدا به این نکته اشاره می کنیم که از ابتدا لقمه بزرگی را از دهان خود خارج نکنید. از کوچک شروع کنید و به تدریج گسترش دهید. تجزیه و تحلیل مانند حسابرسی مالی نیست که یکباره انجام و تکمیل شود. ولی باید درستش کنی و ادامه بدی بنابراین بهتر است خود را درگیر کار زیاد نکنید. از قدیم الایام گفته اند که سنگ بزرگ نباید علامت گذاری شود! حجم زیاد کار امکان انتقال و بهبود را از بین می برد.پس از آن، مهم است که معیارهای شما دقیق باشد. به آنچه می خواهید با محتوای خود برسید فکر کنید، سپس ببینید کدام یک از این معیارها می تواند کیفیت کار شما را در آن جهت نشان دهد. اگر نمی دانید این اهداف چیست، از دیگران بیاموزید.
مؤسسه بازاریابی محتوا به طور منظم از بازاریابان در مورد فعالیت های بازاریابی محتوای آنها نظرسنجی می کند و سپس نتایج این نظرسنجی ها را به عنوان گزارش هایی در مورد نام تجاری، بودجه و روند بازاریابان B2B و B2C منتشر می کند. علاوه بر این موارد، اهدافی را برای بازاریابی محتوای موفق در نظر بگیرید.
در اینجا 5 هدفی که شرکت کنندگان در نظرسنجی گفتند که اهداف برتر هستند، آمده است:
1. ایجاد آگاهی از برند
اگر مشتریان بالقوه از وجود شما اطلاعی نداشته باشند، طبیعتاً نمی توانند برند شما را انتخاب کنند. قرار گرفتن در مقابل مردم و تحت تاثیر قرار دادن افرادی که هرگز نام شما را نشنیدهاند، باعث میشود زمانی که به خرید چیزی که شما ارائه میدهید، ابتدا به شما و برندتان فکر کنند.2. ارتباط و مشارکت
این گامی فراتر از آگاه کردن مشتریان از وجود شماست. وقتی مردم با برند شما ارتباط برقرار می کنند، این فرصت را دارید که ارتباط عاطفی بیشتری با آنها ایجاد کنید و آنها را واقعاً دوست داشته باشید.
3. حفظ مشتری (ایجاد مشتریان وفادار)
هنگامی که با مشتریان رابطه برقرار کردید، چگونه آنها را به برند خود وفادار نگه دارید؟ محتوا یکی از مهمترین ابزارهایی است که قدرت بازگرداندن مشتریان از دست رفته یا از دست رفته را دارد.
4. آتش سرنخ های فروش
محتوا دارای نقاط قوت بسیاری در تولید سرنخ فروش و ایجاد مشتریان بالقوه است. شاید به شکل محتوایی باشد که می توانید پس از دریافت آدرس ایمیل از خواننده یا درخواست از آنها برای خواندن اطلاعات بیشتر ارائه دهید.
5. بازاریابی
دانستن اینکه دقیقاً چه چیزی برای ارائه دارید و چه مزایایی برای مشتری دارد، می تواند مخاطبان شما را متقاعد کند که شما بهترین گزینه هستید، که منجر به فروش بیشتر می شود.
روش سنجش میزان پیشرفت هر یک از موارد فوق کمی با بقیه متفاوت است. در اینجا سعی شده برای هر یک از این اهداف دو یا سه فرمول متفاوت ارائه شود (البته این سؤالات تمام ماجرا نیستند و سؤالات دیگری برای ارزیابی این موارد وجود دارد).هدف، واقعگرایانه
رویه های مورد استفاده
آگاهی از برند ایجاد کنید
چند نفر یک محتوا را می بینند؟
چند سایت یا صفحه دیگر به محتوای شما لینک داده اند؟
چه تعداد بازدید کننده جدید از سایت بازدید می کنند؟
اثر متقابل
محتوای شما هر چند وقت یکبار در شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشته می شود؟ رجوع به تمام شبکه ها شود.
چند بازدیدکننده برای شما نظر ثبت کرده اند؟ (در وب سایت، شبکه های اجتماعی یا هر جای دیگری)
وفاداری مشتری و بازگشت
چند درصد از مشتریان شما قبلاً از شما خرید کرده اند؟
چند درصد از اعضای گروه مشتریان، اعضای وبلاگ و … از لیست حذف شده اند؟
سرنخ های فروش ایجاد کنید
چند راهنما دارید؟
چند درصد از این سرنخ ها در نهایت از شما خرید می کنند؟
فروش
نرخ تبدیل شما چقدر است؟ چند درصد از بازدیدکنندگان سایت شما در نهایت مشتری می شوند؟
چند درصد از کاربران موقت محصول یا خدمات شما را پس از اتمام دوره آزمایشی رایگان اولیه خریداری کرده اند؟
طرح اول
آنچه رایج است اعداد و اعداد زیادی است که هر کدام می تواند معنای خاص خود را داشته باشد.اما برخی از آنها که معیارهای اصلی نامیده می شوند، توسط همه بازاریابان محتوا استفاده می شود. در ادامه به این معیارهای اصلی اشاره می کنیم و توضیح می دهیم که دقیقاً قرار است با کمک آنها چه چیزی را اندازه گیری کنند و از کجا می توانید این معیارها را پیدا کنید.
معیارهای مرتبط با ترافیک
یکی از اهداف اصلی هر کمپین بازاریابی محتوا این است که مردم را به سمت وب سایت خود سوق دهید. به همین دلیل ترافیک سایت یکی از بارزترین نشانه های موفقیت شماست. برای درک بهتر این موضوع ابتدا به یک نکته اساسی اشاره می کنیم: حتما بخوانید: 7 اشتباه رایج در انتخاب کلمات کلیدی سایت
مطمئن شوید که Google Analytics به درستی نصب شده است.
قبل از اندازه گیری ترافیک وب سایت خود، باید مطمئن شوید که Google Analytics را به درستی نصب و راه اندازی کرده اید.
استفاده از Google Analytics آسان است و در مقایسه با رایگان بودن آن، ویژگی های خوبی را در اختیار شما قرار می دهد.
تعداد بازدیدها و بازدیدهای منحصر به فرد از صفحه
بازدید صفحات از صفحات که به آنها “بازدید” نیز گفته می شود، یکی از معیارهای اصلی برای اندازه گیری ترافیک وب است.هر بار که شخصی وارد صفحه شما می شود، “بازدید” از آن صفحه است. البته این تمایز مشکل دارد. فرض کنید یک بازدیدکننده یکی از صفحات وبلاگ شما را می خواند و سپس روی همه پیوندهای موجود در محتوای شما کلیک می کند. پس از مدتی با چند بار فشار دادن دکمه بازگشت مرورگر به صفحه اصلی باز می گردد. در این شرایط همه این رفت و آمدها در صفحات وبلاگ شما بازدید محسوب می شود، البته این بازدید نشان دهنده حضور کاربر جدید نیست. راه حل این مشکل استفاده از متریک Unique Page Views است.
هر بازدید منحصر به فرد برای هر کاربر یک بار حساب می شود و فرقی نمی کند که آن کاربر یک صفحه را چندین بار از یک دستگاه و در یک بازه زمانی 30 دقیقه ای باز کند که به آن Session می گویند.
توضیح دقیق اینکه چرا بازدید از صفحه بیشتر از بازدیدهای منحصر به فرد صفحه است آسان نیست، زیرا عوامل زیادی در این امر دخیل هستند. با این حال، از نظر ثبات، تعداد بازدیدهای منحصر به فرد ممکن است نمایش بهتر و معنی داری از ترافیک وب سایت شما باشد. درست است که ممکن است حداقل تعداد بازدیدهای منحصر به فرد مورد پسند شما نباشد، اما مهمتر از تعداد بازدیدها، تغییر فرهنگ بازدید است که باید بیشتر به آن توجه کرد.معیارهای مربوط به بازدید از صفحه باید در یک دوره زمانی طولانی ارزیابی شود و پیشرفت یا تعدیل در بازه های زمانی معین باید با هم مقایسه شود. در نظر گرفتن دوره ای که تعدادی محتوا دارد بهتر از پرداختن به هر محتوای منتشر شده است زیرا می توانید عملکرد محتوای خود را در یک زمان ارزیابی کنید.
همچنین خوب است به زمان و زمان بررسی ترافیک سایت نیز توجه کنید. به عنوان یک مثال کوچک، نمی توانید انتظار داشته باشید که مردم در تعطیلات نوروزی مانند هر زمان دیگری از سال مطالب سایت شما را بخوانند. اصلاً چنین مقایسه ای اشتباه است!
نکته حرفه ای
یک راه خوب برای انجام این کار، مقایسه ترافیک اوج و تعطیلات سال به سال است، زیرا تغییرات فصلی که در مورد آن صحبت می کنیم، ثابت هستند.
شاید در تعطیلات نوروز مهمانان زیادی نداشته باشید، اما اگر این تعداد نسبت به نوروز سال قبل تغییر محسوسی داشته باشد، می توانید ببینید که آیا موفق بوده است یا خیر.
زمان در صفحه
زمان صرف شده در صفحه یکی از معیارهای اشتباه در تحلیل وب است.با این حال، این معیار بسیار ارزشمند است و می تواند نشان دهد که مخاطبان شما چقدر به محتوای شما علاقه مند هستند.
به عنوان مثال، اگر دو صفحه متفاوت با محتوای یکسان و طول یکسان داشته باشیم، اما زمان صرف شده برای صفحه اول 30 ثانیه بیشتر از صفحه دوم باشد، می توان نتیجه گرفت که محتوای صفحه اول احتمالا برای مخاطب جذاب تر است. .
توصیه می کنیم به مثال زیر توجه کنید:
سوال
کاربر روی صفحه مقاله ای که شما پست کرده اید کلیک می کند. این کاربر از طریق پیوند صفحه در حساب توییتر خود به اینجا رسیده است.
در عرض 4 دقیقه و نیم، نیمی از مقاله خود را می خوانید و سپس روی یکی از پیوندهای خارجی در متن کلیک می کنید تا این پیوند در یک برگه جدید باز شود حتما بخوانید: Google Trends چیست؟ آموزش استفاده از Google Trends در سئو
این کاربر به سرعت حدود 10 ثانیه بقیه پست را نگاه می کند و سپس برگه مربوطه را می بندد. در مرحله بعد صفحه مربوط به لینک جدید را حدود 20 دقیقه بالا و پایین کرده و در نهایت پنجره مرورگر خود را می بندید.
طبق گوگل آنالیتیکس، این کاربر چقدر برای پست شما وقت گذاشته است؟
واکنش
پاسخ شما 4 دقیقه و 40 ثانیه است؟ تو اشتباه کردیپاسخ صحیح صفر است.
این به این دلیل است که این شخص فقط یک بار صفحه شما را دیده است (زمانی که وب سایت بارگذاری شده است).
گوگل زمان روی صفحه را با مقایسه زمانی که کاربر در یک صفحه می گذراند با اقامت بعدی خود در همان سایت محاسبه می کند.
از آنجایی که لینکی که کاربر پس از خواندن صفحه روی آن کلیک می کند، یک لینک خارجی است، هیچ اقدام دیگری برای ارزیابی آن توسط گوگل انجام نمی شود. نتیجه این است که زمان صرف شده کاربر در صفحه طبق گفته گوگل صفر ثانیه است.
این ممکن است به نظر عقل سلیم نباشد، اما باور کنید گوگل آنالیتیکس اینگونه کار می کند.
جهش نرخ
قبلاً در مورد نرخ پرش صحبت کرده ایم، اما با توجه به اهمیت این موضوع در تحلیل عملکرد محتوا، در اینجا توضیح مختصری خواهیم داد.
نرخ پرش درصد کاربرانی است که وارد صفحه ای در سایت شما می شوند، سپس آن را ترک می کنند و دیگر برنمی گردند. نرخ پرش معمولاً نشان می دهد که محتوای یک صفحه با نیازهای کاربر مرتبط نیست. البته این موضوع می تواند جنبه دیگری هم داشته باشد: اینکه آیا محتوای صفحه شما بسیار راضی کننده است یا خیر.یعنی کاربر در همان لحظه چیزی را که به دنبالش است در سایت شما پیدا می کند و به سرعت (و البته راضی) سایت شما را ترک می کند.
یکی از راههای تشخیص بد یا خوب بودن نرخ پرش سایت، بررسی زمان صرف شده در سایت است. اگر این زمان زیاد باشد به این معنی است که مطالب سایت شما خوانده شده است و اگر این زمان کوتاه باشد ممکن است مخاطبان آنچه را که به دنبالش بوده در سایت شما پیدا نکرده باشند.
برای حل مشکلات مربوط به نرخ پرش بد نیست دوباره به نظرات گوگل مراجعه کنید. اگر کاربر قبل از بسته شدن حداقل 3 دقیقه را در صفحه بگذراند، این رویداد در نظر گوگل به حساب نمی آید. راه های زیادی برای نگه داشتن کاربران در صفحه وجود دارد، از جمله ایجاد محتوای با کیفیت طولانی مدت! همچنین استفاده از لینک های داخلی تضمین کننده حضور طولانی مدت کاربر در سایت شما می باشد.
اگر کاربر از صفحات نتایج موتور جستجو به سایت شما بیاید، پرش های “بد” به گوگل این پیام را می دهد که کیفیت محتوای این سایت برای نمایش به کاربران کافی نیست و این می تواند شما را به صفحات -booklet در جستجو هدایت کند. صفحاتمعیارهای مشارکت کاربران
پس از اینکه افراد وارد صفحه شما شدند، همیشه امیدوار هستید که کاربر پس از دیدن محتوای سایت واکنش نشان دهد: امتیاز دادن، لایک کردن، نظر دادن، خواندن مطالب دیگر، به اشتراک گذاری پست یا موارد دیگر.
این خدمات دو مزیت اصلی برای شما دارند:
ترافیک سایت خود را افزایش دهید
مردم به دنبال روش بازاریابی شما هستند
بسته به نوع سایت شما، ارتباط با کاربر می تواند اشکال مختلفی داشته باشد. ظهور بسیاری از شبکههای اجتماعی در سالهای اخیر، برقراری ارتباط با کاربران را برای همه ما بسیار آسان کرده است، اما به نظر عاقلانه است که این ارتباطات را تا حد امکان در محدوده وب سایت خود طراحی کنید. برای این کار، برنامه ها و افزونه هایی وجود دارد که می توانید به راحتی به سایت خود اضافه کنید:
رای/امتیاز
بسیاری از سایتهایی که محتوای متنی را منتشر میکنند، راهی برای امتیازدهی کاربران به محتوا فراهم میکنند. این رتبه بندی ها می تواند به صورت لایک، ستاره، رای مثبت یا منفی یا اشکال دیگر باشد. هدف اصلی از ساخت چنین برنامه هایی دیدن محبوبیت مطالب است.حتما بخوانید: ووکامرس چیست و چه الزاماتی برای عنوان فروشگاه دارید؟
اندیشه ها
نظرات، دیدگاه ها یا نظرات مانند یک شمشیر دولبه هستند، اما ارزش زیادی نیز دارند. بسیاری از پست های وبلاگ ممکن است به خودی خود چندان قابل توجه نباشند، اما به لطف امکان نظرات و بحث هایی که در آنجا انجام می شود، ارزش زیادی دارند.
هیچ یک از ما دوست نداریم در این بخش هرزنامه یا کامنت های دیوانه وار ببینیم، اما دادن گزینه نظر دادن به کاربران قطعا یکی از بهترین راه ها برای برقراری ارتباط موثر با آنهاست.
اگر وب سایت شما از وردپرس پشتیبانی می کند، کار شما بسیار آسان است. فقط بخش “نظر” را فعال کنید. این گزینه را می توانید در بخش “تنظیمات پیش فرض بخش” پیدا کنید.
اگر از وردپرس استفاده نمی کنید، پیشنهاد می کنیم از Disqus استفاده کنید (این کلمه به عنوان کلمه ای گفته می شود که به معنای بحث است). فیس بوک همچنین دارای افزونه ای است که به شما امکان می دهد نظرات فیس بوک را در سایت خود درج کنید، بنابراین برای استفاده از آن باید یک اکانت فیس بوک داشته باشید (البته به دلیل مشکلات دسترسی به فیس بوک از این قابلیت در ایران زیاد استفاده نمی شود).پس از راه اندازی سیستم نظرات، تعداد کل نظرات برای هر پست را یادداشت کنید. همچنین باید تعداد پاسخ های نویسنده مقاله را از تعداد کل نظرات کم کنید تا به عدد دقیق تری نسبت به مخاطب برسید. یکی دیگر از معیارهای مفیدی که می توانید در اینجا استفاده کنید، تعداد کاربرانی است که در بخش نظرات منظم هستند.
نظرات کاربران یکی از عواملی است که می تواند به شما بگوید که آیا کارتان خوب است یا نه.
پیوندها
علیرغم مشکلات فراوانی که گوگل با لینک های اسپم داشته است، آنها بدون ترس بارها اعلام کرده اند که به لینک ها اهمیت می دهند. مت کاتز، رئیس تیم وب اسپم گوگل، در سال 2014 گفت:
درست است که در بحث لینک ها تبلیغات و هرزنامه های زیادی وجود دارد، اما لینک ها همچنان بسیار مهم هستند، در رتبه بندی یک سایت در نتایج جستجو بسیار مهم هستند.
با در نظر گرفتن این موضوع و اهمیت سئو، خوب است بدانید چه صفحاتی به محتوای شما لینک می دهند. برای این کار ابزارهای مختلفی در اینترنت وجود دارد.
دو مورد از مهمترین ابزارها Fresh Web برای تجزیه و تحلیل عملکرد محتوای جدید و Ahrefs (یا ابزار جستجوی منبع باز) برای محتوای قدیمی تر هستند.برخی از اطلاعات ارائه شده توسط این نرم افزارها مربوط به پیوندها، قدرت و قابلیت اطمینان سایت یا نویسنده ای است که به شما پیوند می دهد.
همچنین با کمک این ابزارها متوجه خواهید شد که کدام یک از لینک های شما اسپم هستند.
استاندارد برای شبکه های اجتماعی
این روزها اهمیت و میزان استفاده از رسانه های اجتماعی نیازی به توضیح ندارد. اگر هیچ حساب رسانه اجتماعی برای برند خود ایجاد نکرده اید، همین حالا شروع کنید!
پس از ایجاد حسابها، کمی زمان بیشتری برای کشف مزایای استفاده از آنها و خدماتی که ارائه میدهند اختصاص دهید. در مرحله بعد همیشه وضعیت کاری خود را در شبکه های اجتماعی بررسی کنید و سابقه خود را به صورت هفتگی یا ماهانه دانلود کنید. خوشبختانه اکثر این شبکه ها مانند فیسبوک، لینکدین، توییتر و اینستاگرام ابزارها و اپلیکیشن های خوبی برای تحلیل اثربخشی محتوا در بین مخاطبان دارند. حتما بخوانید: آشنایی با توییتر و اصول بازاریابی در آن.
علاوه بر این، ابزارهایی برای تجزیه و تحلیل آمار و اطلاعات در مورد صفحات شبکه های اجتماعی شما وجود دارد که BuzzSumo یکی از بهترین آنهاست. اگر به این نرم افزارها علاقه ندارید، راه دیگر دانلود دستی آمار و تغییرات است تا بتوانید وضعیت لایک، کامنت، زمان به اشتراک گذاری محتوا و … را بررسی کنید.به مرور زمان مراقب باشید.
Buzzsumo ابزاری برای ردیابی فعالیت محتوایی در شبکه های اجتماعی است
معیارهای سفارشی ایجاد کنید
سؤالات ارائه شده مطمئناً برای هرکسی که نیاز به تجزیه و تحلیل عملکرد محتوا دارد مفید است، اما گاهی اوقات پاسخگوی نیازها و اهداف خاص برخی سازمان ها یا برندها نیست. دستکاری یا ترکیب هوشمندانه این فرمول ها با هم می تواند تصویر دقیق تری از وضعیت محتوای شما ترسیم کند و مسیر رسیدن به اهداف سازمانی را برای شما روشن تر کند.
در اینجا چند نکته مختلف وجود دارد که می تواند به شما در دستیابی به این اهداف کمک کند:
عمق کلی تحقیق
که فرمول آن (زمان صرف شده در صفحه) / (300 / تعداد کلمات) است.
هر بزرگسال به طور متوسط 300 کلمه در دقیقه می خواند. بنابراین به راحتی می توانیم مدت زمان مورد نیاز برای یادگیری کلمه را با توجه به تعداد کلمات کلمه محاسبه کنیم. زمان مورد نیاز با تقسیم تعداد کلمات متن بر 300 به دست می آید. محاسبه نسبت مدت زمان جستجوی کاربر به زمان لازم برای خواندن متن می تواند به ما نشان دهد که خواننده ما با چه دقتی مطالب را می خواند.ارزش شور و شوق
این توصیف می تواند.