بیزینس مدل چیست؟ چگونه یک بوم مدل کسب و کار طراحی کنیم؟

مدیریت کسب و کار مانند یک هزارتوی پیچ در پیچ است. هزارتویی که اگر کورکورانه در آن راه بروی، می‌توانی زمان زیادی را گم کنی یا از دست بدهی. در این هزارتو باید محصولات را مدیریت کنید، به برندتان برسید، مراقب کارمندان باشید، سرتان را در کتاب نگه دارید، برای سود برنامه ریزی کنید، با توزیع کنندگان معامله کنید و خیلی چیزهای دیگر اگر بنویسم 400 کلمه می شود!

پس راه حل چیست؟

آسان است. اگر نقشه راه داشته باشید، عبور از این پیچ و خم بسیار آسان است. مدل کسب‌وکار (یا بهتر است بگوییم بوم مدل کسب‌وکار) نقشه‌ای است که به شما امکان می‌دهد به بیراهه بروید، کسب‌وکارتان را متحول کنید، و به شما کمک می‌کند کسب‌وکارتان را با دیدی یکپارچه مدیریت کنید.

این مقاله برای چه کسانی مفید است؟

همه کسانی که کسب و کاری دارند و می خواهند دید واحدی به آن داشته باشند

همه کسانی که به رشد کسب و کار خود فکر می کنند

هر فرد جاه طلب و شجاع دیر یا زود می خواهد کسب و کار خود را راه اندازی کند

افراد کنجکاو مشتاق یادگیری هستند

دانش آموزان

در این مقاله، مدل کسب و کار چیست، بوم مدل کسب و کار، مزایای استفاده از آن و نحوه ایجاد یک مدل کسب و کار را خواهید دانست.سپس یک نمونه مدل کسب و کار را گام به گام با هم ترسیم می کنیم. پس از خواندن مقاله، می توانید بوم نقاشی خود را بکشید و از آن برای مدیریت کار خود استفاده کنید. با ما بمان.

مدل کسب و کار چیست؟

به عبارت خیلی ساده، مدل کسب و کار (یا همان مدل کسب و کار) ایده ای است که باید پول درآورد!

در واقع، وقتی کسی به وضوح از شما می پرسد: “مدل کسب و کار شما چیست؟” به این معنی:

“برنامه شما برای پول درآوردن چیست؟”

شاید این سوال کلی به نظر برسد، اما خوب است بدانید که در پشت این سوال، سوالات زیادی پنهان شده است که شما را به سمت مدل کسب و کار سوق می دهد. مثلا:

مخاطبان شما چه کسانی هستند؟

چه دردی از مخاطب می گیرید؟

چه ارزشی برای مشتری ایجاد می کنید؟

چگونه مشتریان را جذب و حفظ خواهید کرد؟

چگونه کسب درآمد خواهید کرد؟

روش توزیع محصولات چگونه است؟

مبلغ رو حساب کردی؟

حاشیه سود شما چقدر است؟

چگونه یک محصول درست می کنید؟

اگر بخواهیم این سوال را ادامه دهیم می تواند به چند صفحه برسد. اما مهمترین چیزی که باید بدانید این است که ماهیت کلی مدل کسب و کار در 3 قسمت خلاصه می شود:

1.هر چیزی که باعث ایجاد ارزش می شود (مانند طرح تولید، مواد اولیه، فرآیند تولید، نیروی انسانی و…)

2. هر چیزی که به ارزش فروش کمک می کند (مانند بازاریابی، توزیع، خدمات در محل، بررسی فرآیند فروش و غیره)

3. هر چیزی که منجر به پرداخت مشتری می شود (مانند قیمت گذاری، روش های پرداخت، اقساط و غیره)

مدل کسب و کار از یک طرف موقعیت مالی شما را مشخص می کند و از طرف دیگر جریان درآمد شما را تنظیم می کند.

تمام موارد ذکر شده در بالا مانند قطعات پازلی هستند که یک مدل تجاری برند را تکمیل می کنند. آیا عاشق حل پازل هستید؟

زیرا طراحی یک مدل کسب و کار مانند چیدن یک پازل است. در ادامه نحوه قرار دادن این پازل بر روی بوم کسب و کار و اینکه بوم مدل کسب و کار چیست را توضیح خواهیم داد. اما قبل از آن بهتر است به یکی دو سوال پاسخ دهید.

تفاوت بین طرح کسب و کار و مدل کسب و کار چیست؟

ببینید، مدل کسب و کار مانند نقشه ای است که می توانید هر روز صبح با یک نگاه آن را روی دیوار اتاق خواب خود قرار دهید و کار خود را شروع کنید. حتما بخوانید: لینک چیست و چه اهمیتی دارد؟

اما بحث طرح کسب و کار کمی متفاوت است.طرح کسب و کار یک رکورد کامل، با تمام جزئیات، از تمام فعالیت هایی است که در کسب و کار خود انجام خواهید داد.

طرح کسب و کار شما یک برنامه بلندمدت است که همه چیز (از نیروی انسانی گرفته تا امور مالی) را برای چند سال آینده پوشش می دهد. اما مدل کسب و کار مجموعه ای از برنامه های کوتاه مدت (و مسلماً مهم) است که شما را به سود بیشتر می رساند.

همچنین فراموش نکنید که: اگر به دنبال جذب سرمایه گذار هستید، بهترین راه برای درک کار شما از طریق یک طرح تجاری است (البته یک مدل کسب و کار کوچک می تواند به اندازه کافی برای سرمایه گذاران جذاب باشد). زیرا فرآیندهای مالی، مدیریتی و منابع انسانی شما را در قالب 2 تا 4 سال نشان می دهد، از طرفی اگر می خواهید طرح کسب و کار خود را به شرکا، مدیران یا سهامداران ارائه دهید، مدل کسب و کار ابزار خوبی بیش از آن است.

شما می توانید در مورد نوشتن طرح کسب و کار در مقاله خود با نام “راهنمای کامل طرح کسب و کار” مطالعه کنید.

چرا باید مدل کسب و کار داشته باشیم؟

قطعا به شما می گویم که هر کسب و کار موفقی مدل کسب و کار خاص خود را دارد و حرکت رو به جلو به آن بستگی دارد. نه یک مدل کسب و کار، بلکه بسیاری از آنها!

با گذشت زمان، صاحبان مشاغل مدل کسب و کار خود را اصلاح می کنند تا تغییرات محیطی و شرایط بازار را منعکس کنند.به همین دلیل مدل های کسب و کار در مدت زمان کوتاهی طراحی می شوند تا بتوانند به سرعت با شرایط بازار سازگار شوند.

در ادامه به بررسی 4 دلیل اصلی ایجاد مدل کسب و کار می پردازیم.

1. مزیت رقابتی شما را مشخص می کند

آیا رقابت زیادی در بازار شما وجود دارد؟ آیا برنامه ای برای برنده شدن در این مسابقه دارید؟

در بازارهای رقابتی، سودی که برای مشتری ایجاد می کنید می تواند برگ برنده ای در جذب مشتری باشد. مزیت های رقابتی از یک برند به برند دیگر متفاوت است. به عنوان مثال، برای یک شرکت طراحی وب، پشتیبانی قوی، و برای صنعت توریست، یادآوری منظم برنامه پرواز، یک مزیت رقابتی است.

حال تصور کنید که با مدلی که برای کسب و کار خود ساخته اید، مزیت های رقابتی شما درست جلوی چشمان شما باشد و هر روز بر اساس آن برنامه ریزی کنید.

2. شما می توانید پول خود را افزایش دهید

هر مدیر عامل یا بنیانگذار کسب و کاری که با آن بنشینید در مورد رویاهای خود برای رشد و توسعه کسب و کار صحبت کنید. آیا شما هم یکی از این مدیران هستید؟

با طراحی یک مدل کسب و کار و به روز رسانی منظم آن، همیشه سود خود را کنترل خواهید کرد و می توانید بخشی از درآمد خود را به توسعه کسب و کار اختصاص دهید.3. ثبات مالی دارید

یکی از عواملی که موفقیت کسب و کار را تضمین می کند، ثبات مالی در هر شرایطی (به ویژه در شرایط بد اقتصادی و رکود بازار) است.

هر ساله تعداد زیادی از مشاغل به دلیل مدیریت ضعیف مالی مجبور به تعطیلی می شوند. این در حالی است که یک مدل کسب و کار موفق میزان سود شما را در بازه های زمانی مشخص به شما می گوید و شما مهلتی برای مقابله با ضرر دارید.

4. سرمایه گذاران را جذب می کند

اگر کسب و کار کوچکی دارید و به دنبال جذب سرمایه هستید، این بخش دلیل اصلی داشتن یک مدل کسب و کار برای شماست.

سرمایه گذاران به خوبی از میزان شکست کسب و کارهای کوچک آگاه هستند. اول، آنها می خواهند بدانند برنامه بازی شما چیست. حتما بخوانید: چرا بازاریابی موتورهای جستجو مهم است؟

بنابراین اگر به دنبال جذب سرمایه هستید، بزرگترین مزیت شما نسبت به رقبای خود ایجاد یک مدل کسب و کار و ارائه آن به سرمایه گذاران است.

خب به نظر من بهتر است وارد جزئیات نشویم و به سراغ درس عملی ساخت مدل کسب و کار برویم. تنها چیزی که برای شروع نیاز دارید یک بوم مدل کسب و کار است.

بوم مدل کسب و کار چیست؟

بوم مدل کسب و کار که به آن BMC (مخفف Business Model) نیز می گویند، اولین بار توسط «الکساندر اوستروالدر» پیشنهاد شد.آقای Osterwalder در ابتدا آن را یک هستی شناسی تجاری بوم تجاری نامیده بود، اما دوستان بعدی با مهربانی نام بهتری را برای آن پیشنهاد کردند.

بیا همین راهو بریم؛.

بوم مدل کسب و کار ابزاری است که به خلق ایده های جدید و مرور منظم آنها کمک می کند.

با یک بوم مدل کسب و کار، تصویری از ایده ها و فعالیت هایی که باید انجام شوند دارید. این تصویر همه چیز را به وضوح در مقابل چشمان شما، تیم شما و سرمایه گذاران قرار می دهد.

ویژگی های مدل کسب و کار چیست؟

آیا نمونه پازلی را که در ابتدای مقاله انجام دادم به خاطر دارید؟

بوم مدل کسب و کار همان پازلی است که 9 قسمت دارد. هر یک از این 9 دسته بخشی از کسب و کار شما هستند.

در تصویر زیر نمونه خام بوم مدل کسب و کار را مشاهده می کنید.

شاید در نگاه اول 9 قسمت کمی پیچیده به نظر برسد، بنابراین با توجه به مدل 3 لنز IDEO، جدول را در 3 قسمت برای شما خلاصه می کنیم.

با توجه به این 3 قسمت (یا 3 لنز) به راحتی می توان فهمید که کدام قسمت ها را بزرگنمایی کنیم و کدام قسمت ها را نادیده بگیریم.

جذاب بودن

جذاب بودن به این معناست که بدانیم مشتری چه انگیزه ای دارد، چگونه با ما تعامل دارد و چه چیزی باعث می شود از ما خرید کند.”ما به مشتریان نیاز داریم که ما را دوست داشته باشند وگرنه نمی توانیم چیزی بفروشیم!”

کار کردن

این بخش به سناریوهای کسب و کار می پردازد و به ما کمک می کند تا بدانیم چه کسی را استخدام کنیم، با چه کسی شریک شویم، روی چه فعالیت هایی تمرکز کنیم و از چه ابزارهایی استفاده کنیم.

نقشه ما باید اجرا شود وگرنه به فریب می افتیم.»

ثبات

این بخش چیزی جز پول نیست! ما باید بدانیم چقدر پول در می آوریم و چقدر خرج می کنیم. توجه داشته باشید که هر کسب و کاری برای ادامه و رشد نیاز به ثبات مالی دارد. پس باید قسمتی را برای این روز بگذاریم که اگر شرایط تغییر کرد، بتوانیم روی پای خود بمانیم.

ما باید برای پایداری تلاش کنیم، در غیر این صورت پولمان تمام خواهد شد.»

اکنون این ویژگی را در بوم کسب و کار اعمال می کنیم. نتیجه را در شکل زیر مشاهده می کنید.

همانطور که مشاهده می کنید؛.

علاقه در حوزه‌های تقسیم‌بندی مخاطب، ارتباط با مشتریان، کانال‌ها و ارزش پیشنهادی استفاده می‌شود.

ما امکان سنجی را در زمینه سطح اجرایی در نظر می گیریم – یعنی منابع کلیدی، عملکردهای کلیدی و شرکای کلیدی.و ثبات در ساختار قیمت و درآمد آن لحاظ می شود.

خوب، بیایید به 9 بخش برویم و بوم کسب و کار را کامل کنیم.

یافتن شغل سودآور در اینترنت بهترین راه را در فرصت های اینترنتی برای مشاوره رایگان به شما نشان می دهیم، هم اکنون با ما تماس بگیرید شروع می کنم 021-58438 داخلی 1

سطوح طراحی بوم، مدل سازی و تجارت

همانطور که می دانید چشم انداز کسب و کار دارای 9 قسمت است اما برای تکمیل صحیح آن به 2 مرحله اول یعنی درک هدف و اهداف کسب و کار خود نیز نیاز داریم.

اگر این دو مورد را می دانید، می توانید از مرحله سوم شروع کنید و مستقیماً به سراغ بوم بروید.

مرحله 1: هدف کسب و کار خود را بشناسید

بیایید با خودمان صادق باشیم. چرا این تجارت را ایجاد می کنید؟ حتما بخوانید: فناوری ایمان: پای خود را وارد بازار کنید!

با دانستن دلیل، به راحتی می توانید متوجه شوید که چه قسمت هایی باید مورد بحث قرار گیرند و چه قسمت هایی به هم ریخته است و نیازی نیست برای آنها وقت بگذاریم.

چرا هر کسب و کاری منعکس کننده ماهیت و ماموریت آن کسب و کار است. اما بارها می بینیم که بنیانگذاران کسب و کار درک درستی ندارند و بیشتر به فکر کسب درآمد هستند.اگر شما یکی از این افراد هستید، همین جا توقف کنید!

چرا از دخل و خرج بالاتر است. شما باید بدانید که چرا این شغل را شروع می کنید و نیازهایی که قرار است برای مخاطبان خود برطرف کنید.

سایمون سینک این بحث را به خوبی در مورد چرخه معاملات طلا در TedTalk توضیح داده است. مقاله “دایره طلایی: با چرا شروع کن!” برو بهش گوش کن

هنگامی که دلیل آن را بدانید، آسان تر خواهید بود که:

چه تصمیماتی گرفتی؟

موفقیت برای شما چیست؟

چه کاری را انجام نمی دهید؟

مرحله 2: یک هدف تعیین کنید

وقتی هدفی ندارید، نمی دانید بوم برای چیست و چگونه باید آن را طراحی کنید. بنابراین، اکنون که هدف کسب و کار خود را می دانیم، بیایید اهداف کوتاه مدت کسب و کار خود را مشخص کنیم.

یک سوال: آیا تا به حال به این فکر کرده اید که هدف درست چیست؟

برای اینکه بتوانید اهداف موفقی را برای کسب و کار خود تعریف کنید، پیشنهادی برای شما دارم؛ لطفاً به مقاله تعیین هدف SMART بروید و یاد بگیرید که چگونه به درستی اهداف را تعیین کنید.

مرحله سوم: تقسیم بندی مخاطب (بخش های مشتری)

اکنون ما بوم را چاپ کرده ایم و اولین چیزی که باید بدانیم این است که مشتری ما کیست؟

مشتری همان کسی است که باید او را متقاعد کنید و خوشحال کنید تا بتواند از شما خرید کند.بدون شناخت مشتری و تکمیل این بخش، بقیه بوم عملا بی فایده است. به عبارت دیگر، مهم نیست که در چه نوع کسب و کاری هستید، نمی توانید محصولی را بدون شناخت مشتریان خود به فروش برسانید.

ممکن است بپرسید برای شناخت مشتری چه باید کرد؟

اولین چیزی که نیاز دارید یک فروشنده است. اگر به خاطر داشته باشید قبلاً در مقاله “شخص مشتری” اشاره کردیم. راهی برای درک عمیق‌تر مخاطب» این فرآیند را به طور کامل توضیح می‌دهیم.

افراد بازاریابی به دنبال مخاطبان شما هستند. با این حال، آنها وجود ندارند و بر اساس ویژگی های مشتری ایده آل شما ترسیم می شوند.

مردم همه چیز را در مورد مشتری از زندگی خانوادگی گرفته تا اختلالات روانی توضیح می دهند. و شما با شناختی که از مشتری می گیرید می توانید محصول خود را به روشی بهتر تبلیغ کنید و بفروشید.

برای آموزش طراحی پرسونا و استفاده از آن در بازاریابی، پیشنهاد می کنم مقاله پرسونا را مطالعه کنید.

بعد از اینکه پرسونای خود را طراحی کردید، وقت آن است که آنها را به اشتراک بگذارید. ببینید، احتمالاً بیش از 1 مدل خواهید داشت.اما سعی کنید این عدد از 5 بیشتر نشود. زیرا چیزی جز سردرگمی نخواهید داشت.

یک نکته مهم –

ممکن است دو مشتری کاملاً متفاوت داشته باشید که هر دو یک محصول را به یک دلیل خریداری می کنند. توجه داشته باشید که این دو مشتری هر دو به یک بخش مشتری اختصاص داده شده اند.

اما گاهی اوقات می توانید دو مشتری کاملاً یکسان (دوقلو فکر کنید) داشته باشید که به دلایل مختلف یک محصول را خریداری می کنند. در این صورت این دو نفر باید در دو قسمت مجزا قرار گیرند.

از این رو؛ پس از طراحی افراد، آنها را با دقت تقسیم کنید. پس از طبقه بندی، متوجه خواهید شد که روی کدام بخش ها باید بیشتر تمرکز کنید و کدام بخش ها برای شما مهم نیستند.

قبل از اینکه به مرحله بعدی برویم، پیشنهاد می کنیم از صفحه «شروع کسب و کار» دیدن کنید. ما در این صفحه مقالات و آموزش های رایگانی داریم که قطعا برای شما مفید خواهد بود.

مرحله 4: ارزش پیشنهادی به مشتری را بررسی کنید.

بسیاری می گویند که سخت ترین قسمت طراحی یک مدل کسب و کار، طراحی قیمت برای مشتری است.حتما بخوانید: تاثیر تولید محتوا بر قیف فروش

ارزش پیشنهادی چیست؟

ارزشی که برندها امیدوارند در ذهن مشتری تسخیر شوند، ارزش پیشنهادی نامیده می شود.

آیا تا به حال فکر کرده اید که چرا یک مشتری باید برای کالا یا خدمات شما هزینه کند؟

فقط به این دلیل که کار می کند؟ اگر اینطور بود، شرکت غول پیکری مانند اپل هرگز به این موفقیت نمی رسید. بنابراین نکته چیست؟

نکته مهم ارزش ارائه شده توسط برند اپل به مصرف کنندگان است.

می خواهید آیفون بخرید. چون متفاوت است و فکر می کنید تجربه ای خاص و منحصر به فرد با اپل خواهید داشت. یا اینکه اپل یک برند لوکس در ایران است و شما می خواهید خاص و مجلل به نظر برسید.

همانطور که می بینید، ما برای پیامک، تماس یا سایر ویژگی های تلفن اپل شما هزینه ای پرداخت نمی کنیم. ما اپل را انتخاب می کنیم زیرا به ما احساس خوبی می دهد!

این نکته مهمی است که بازاریابان موفق به خوبی از آن آگاه هستند و می دانند چگونه از آن استفاده کنند.

انواع مقادیر پیشنهادی چیست؟

ارزش های پیشنهادی در ذهن مشتری را می توانیم در سه دسته خلاصه کنیم:

ارزش های کاری

فرض کنید تشنه هستید و برای خرید آب معدنی به اولین فروشگاه می روید.در اینجا هدف شما رفع تشنگی است. برای همین فکر نمیکنم مارک آب معدنی بخری خیلی فرقی کنه! بنابراین رفع تشنگی ارزش کاربردی برند آب معدنی است و قرار است نیاز شما را برآورده کند. این.

ارزش هایی که جنبه عاطفی دارند

این ارزش ها باید باعث شود مشتری احساس خوبی داشته باشد یا احساسات بد را کاهش دهد. چطور

برای مثال فرد با خرید یک خودروی لوکس می تواند خود را در جامعه بالا نشان دهد و احساس خوبی داشته باشد. شخص دیگری ممکن است در مورد خرید کیف از برند ST DuPont هیجان زده باشد. اگر همان فرد آن کیف را از یک برند تقلبی (اما کاملاً مشابه برند اصلی) بخرد، آنقدرها احساس خوبی نخواهد داشت.

همانطور که می بینید، اینها برندهایی هستند که احساس تجمل یا اهمیت را در قلب ما تداعی می کنند.

ارزش های اقتصادی

گاهی اوقات مشتری می خواهد بداند که محصول شما با قیمت پرداخت شده چقدر دوام می آورد. این بخش از ارزش در رده اقتصادی است. به طور کلی، قیمت محصول شما در مقایسه با رقبا، عملکرد محصول در بلندمدت و قیمتی که مشتری حاضر به پرداخت آن است در ارزش های اقتصادی است.بنابراین تصمیم بگیرید که مشتری چه نوع خدمات و محدوده قیمتی را از برند شما انتظار دارد.

نمونه ای از ارزش پیشنهادی به مشتری: برند اسنپ

فکر می کنید مردم اسنپ را برای چه کاری در گوشی خود دارند؟

ویژگی اصلی برند اسنپ این است که از هر کجا که هستید می توانید یک تاکسی مطمئن بگیرید. در واقع اسنپ نیاز شما را برای یافتن تاکسی سریع و آسان برطرف می کند. بنابراین شما یک مقدار کاربردی ایجاد کرده اید.

شخصیت دوم برند اسنپ با احساسات شما در تعامل است. چه مفهومی داره؟ یعنی شما یک تاکسی می گیرید و هر بار که نزدیک می شوید آن را روی نقشه می بینید. این ویژگی احساس انتظار و ناامیدی را از بین می برد و استفاده از تاکسی آنلاین را برای شما سرگرم کننده تر می کند. بنابراین اسنپ برای شما ارزش عاطفی دارد.

و قسمت سوم برند اسنپ;. یکی از دلایلی که من و بسیاری از شما از اسنپ استفاده می کنیم قیمت پایین آن نسبت به مسافرت و تاکسی است. خب واضح است که اسنپ در ذهن ما ارزش اقتصادی دارد.

خب، حدس می‌زنم تا به حال با ارزش پیشنهادی آشنا شده باشید. شاید، اگر سؤالی دارید، بپرسید و سپس یک بررسی را شروع کنید یا پیشنهاد ارزش منحصر به فرد خود را طراحی کنید.مرحله 5: بهبود روابط با مشتری

همه برندها روش یکسانی برای تعامل با مشتریان خود ندارند. برخی از آنها کاملاً خودکار به مشتریان پاسخ می دهند و برخی دیگر ترجیح می دهند مستقیماً یا حداقل تلفنی با مشتریان در ارتباط باشند. حتما بخوانید: 3 دعا برای رونق خاص کسب و کارتان

گاهی مزیت برندها در ارتباط طولانی مدت با مشتری است و گاهی خوب است که این رابطه موقتی باشد.

چه نوع ارتباطی دارید؟

آیا دوست دارید مانند یک پیشخدمت با کت و شلوار به نظر برسید که منتظر درخواست مشتری است یا خیر، رفتار دوستانه و راهنمایی مشتری را به عنوان یک دوست در نظر بگیرید؟

مراقب باش؛. رابطه ای که با مشتری ایجاد می کنید اغلب به سه چیز مرتبط است:

جذب مشتری

حفظ مشتری

افزایش فروش

به طور خلاصه؛ ارتباط صحیح باعث جذب مشتریان، حفظ آنها و افزایش فروش می شود. شما باید بهترین راه برای برقراری ارتباط با مشتریان را با توجه به بخش مخاطبان خود، ارزشی که در ذهن آنها ایجاد می کنید و سیاست های شرکت تعیین کنید.

پاسخ به این 4 سوال به شما کمک می کند بخش ارتباط با مشتری در بوم مدل کسب و کار را تکمیل کنید:

رابطه ما بلند مدت است یا کوتاه مدت؟

اگر رابطه طولانی مدت باشد، پیگیری چگونه باید باشد؟

آیا روش پاسخگویی خودکار است یا شخصی؟

آیا روی حفظ مشتریان فعلی تمرکز می کنیم یا جذب مشتریان جدید؟

لحن گفتگوی ما با مخاطب چگونه باید باشد؟

مرحله 6: کانال ها را محاسبه کنید

تعریف کانال یک وسیله ارتباطی است.در مدل کسب و کار خود، باید راه هایی ایجاد کنید که ارزش پیشنهادی را به بخش های مختلف مشتریان ارائه دهد.

توجه داشته باشید که شما با سه نوع کانال سروکار دارید:

ارتباط با مشتری

توزیع محصولات

محصولات فروش

مشتریان باید بتوانند به راحتی با این 3 کانال ارتباط برقرار کنند و تجربه کاربری خوبی از ارتباط با برند شما داشته باشند.

مثال برای درک بهتر:

Sebi (مانند sebi) در یک گروه 6 نفره است که همگی در حال خواندن کتاب جدید هاروکی موراکامی هستند.

خوب است که برویم گفتگو را باز کنیم و ببینیم آنها چه جور آدم هایی هستند و چگونه این کتاب را تهیه کرده اند.

نفر اول – دانشجوی 22 ساله که علاقه زیادی دارد.مدیریت کسب و کار مانند یک هزارتوی پیچ در پیچ است. هزارتویی که اگر کورکورانه در آن راه بروی، می‌توانی زمان زیادی را گم کنی یا از دست بدهی. در این هزارتو باید محصولات را مدیریت کنید، به برندتان برسید، مراقب کارمندان باشید، سرتان را در کتاب نگه دارید، برای سود برنامه ریزی کنید، با توزیع کنندگان معامله کنید و خیلی چیزهای دیگر اگر بنویسم 400 کلمه می شود!

پس راه حل چیست؟

آسان است. اگر نقشه راه داشته باشید، عبور از این پیچ و خم بسیار آسان است. مدل کسب‌وکار (یا بهتر است بگوییم بوم مدل کسب‌وکار) نقشه‌ای است که به شما امکان می‌دهد به بیراهه بروید، کسب‌وکارتان را متحول کنید، و به شما کمک می‌کند کسب‌وکارتان را با دیدی یکپارچه مدیریت کنید.

این مقاله برای چه کسانی مفید است؟

همه کسانی که کسب و کاری دارند و می خواهند دید واحدی به آن داشته باشند

همه کسانی که به رشد کسب و کار خود فکر می کنند

هر فرد جاه طلب و شجاع دیر یا زود می خواهد کسب و کار خود را راه اندازی کند

افراد کنجکاو مشتاق یادگیری هستند

دانش آموزان

در این مقاله، مدل کسب و کار چیست، بوم مدل کسب و کار، مزایای استفاده از آن و نحوه ایجاد یک مدل کسب و کار را خواهید دانست.سپس یک نمونه مدل کسب و کار را گام به گام با هم ترسیم می کنیم. پس از خواندن مقاله، می توانید بوم نقاشی خود را بکشید و از آن برای مدیریت کار خود استفاده کنید. با ما بمان.

مدل کسب و کار چیست؟

به عبارت خیلی ساده، مدل کسب و کار (یا همان مدل کسب و کار) ایده ای است که باید پول درآورد!

در واقع، وقتی کسی به وضوح از شما می پرسد: “مدل کسب و کار شما چیست؟” به این معنی:

“برنامه شما برای پول درآوردن چیست؟”

شاید این سوال کلی به نظر برسد، اما خوب است بدانید که در پشت این سوال، سوالات زیادی پنهان شده است که شما را به سمت مدل کسب و کار سوق می دهد. مثلا:

مخاطبان شما چه کسانی هستند؟

چه دردی از مخاطب می گیرید؟

چه ارزشی برای مشتری ایجاد می کنید؟

چگونه مشتریان را جذب و حفظ خواهید کرد؟

چگونه کسب درآمد خواهید کرد؟

روش توزیع محصولات چگونه است؟

مبلغ رو حساب کردی؟

حاشیه سود شما چقدر است؟

چگونه یک محصول درست می کنید؟

اگر بخواهیم این سوال را ادامه دهیم می تواند به چند صفحه برسد. اما مهمترین چیزی که باید بدانید این است که ماهیت کلی مدل کسب و کار در 3 قسمت خلاصه می شود:

1.هر چیزی که باعث ایجاد ارزش می شود (مانند طرح تولید، مواد اولیه، فرآیند تولید، نیروی انسانی و…)

2. هر چیزی که به ارزش فروش کمک می کند (مانند بازاریابی، توزیع، خدمات در محل، بررسی فرآیند فروش و غیره)

3. هر چیزی که منجر به پرداخت مشتری می شود (مانند قیمت گذاری، روش های پرداخت، اقساط و غیره)

مدل کسب و کار از یک طرف موقعیت مالی شما را مشخص می کند و از طرف دیگر جریان درآمد شما را تنظیم می کند.

تمام موارد ذکر شده در بالا مانند قطعات پازلی هستند که یک مدل تجاری برند را تکمیل می کنند. آیا عاشق حل پازل هستید؟

زیرا طراحی یک مدل کسب و کار مانند چیدن یک پازل است. در ادامه نحوه قرار دادن این پازل بر روی بوم کسب و کار و اینکه بوم مدل کسب و کار چیست را توضیح خواهیم داد. اما قبل از آن بهتر است به یکی دو سوال پاسخ دهید.

تفاوت بین طرح کسب و کار و مدل کسب و کار چیست؟

ببینید، مدل کسب و کار مانند نقشه ای است که می توانید هر روز صبح با یک نگاه آن را روی دیوار اتاق خواب خود قرار دهید و کار خود را شروع کنید. حتما بخوانید: لینک چیست و چه اهمیتی دارد؟

اما بحث طرح کسب و کار کمی متفاوت است.طرح کسب و کار یک رکورد کامل، با تمام جزئیات، از تمام فعالیت هایی است که در کسب و کار خود انجام خواهید داد.

طرح کسب و کار شما یک برنامه بلندمدت است که همه چیز (از نیروی انسانی گرفته تا امور مالی) را برای چند سال آینده پوشش می دهد. اما مدل کسب و کار مجموعه ای از برنامه های کوتاه مدت (و مسلماً مهم) است که شما را به سود بیشتر می رساند.

همچنین فراموش نکنید که: اگر به دنبال جذب سرمایه گذار هستید، بهترین راه برای درک کار شما از طریق یک طرح تجاری است (البته یک مدل کسب و کار کوچک می تواند به اندازه کافی برای سرمایه گذاران جذاب باشد). زیرا فرآیندهای مالی، مدیریتی و منابع انسانی شما را در قالب 2 تا 4 سال نشان می دهد، از طرفی اگر می خواهید طرح کسب و کار خود را به شرکا، مدیران یا سهامداران ارائه دهید، مدل کسب و کار ابزار خوبی بیش از آن است.

شما می توانید در مورد نوشتن طرح کسب و کار در مقاله خود با نام “راهنمای کامل طرح کسب و کار” مطالعه کنید.

چرا باید مدل کسب و کار داشته باشیم؟

قطعا به شما می گویم که هر کسب و کار موفقی مدل کسب و کار خاص خود را دارد و حرکت رو به جلو به آن بستگی دارد. نه یک مدل کسب و کار، بلکه بسیاری از آنها!

با گذشت زمان، صاحبان مشاغل مدل کسب و کار خود را اصلاح می کنند تا تغییرات محیطی و شرایط بازار را منعکس کنند.به همین دلیل مدل های کسب و کار در مدت زمان کوتاهی طراحی می شوند تا بتوانند به سرعت با شرایط بازار سازگار شوند.

در ادامه به بررسی 4 دلیل اصلی ایجاد مدل کسب و کار می پردازیم.

1. مزیت رقابتی شما را مشخص می کند

آیا رقابت زیادی در بازار شما وجود دارد؟ آیا برنامه ای برای برنده شدن در این مسابقه دارید؟

در بازارهای رقابتی، سودی که برای مشتری ایجاد می کنید می تواند برگ برنده ای در جذب مشتری باشد. مزیت های رقابتی از یک برند به برند دیگر متفاوت است. به عنوان مثال، برای یک شرکت طراحی وب، پشتیبانی قوی، و برای صنعت توریست، یادآوری منظم برنامه پرواز، یک مزیت رقابتی است.

حال تصور کنید که با مدلی که برای کسب و کار خود ساخته اید، مزیت های رقابتی شما درست جلوی چشمان شما باشد و هر روز بر اساس آن برنامه ریزی کنید.

2. شما می توانید پول خود را افزایش دهید

هر مدیر عامل یا بنیانگذار کسب و کاری که با آن بنشینید در مورد رویاهای خود برای رشد و توسعه کسب و کار صحبت کنید. آیا شما هم یکی از این مدیران هستید؟

با طراحی یک مدل کسب و کار و به روز رسانی منظم آن، همیشه سود خود را کنترل خواهید کرد و می توانید بخشی از درآمد خود را به توسعه کسب و کار اختصاص دهید.3. ثبات مالی دارید

یکی از عواملی که موفقیت کسب و کار را تضمین می کند، ثبات مالی در هر شرایطی (به ویژه در شرایط بد اقتصادی و رکود بازار) است.

هر ساله تعداد زیادی از مشاغل به دلیل مدیریت ضعیف مالی مجبور به تعطیلی می شوند. این در حالی است که یک مدل کسب و کار موفق میزان سود شما را در بازه های زمانی مشخص به شما می گوید و شما مهلتی برای مقابله با ضرر دارید.

4. سرمایه گذاران را جذب می کند

اگر کسب و کار کوچکی دارید و به دنبال جذب سرمایه هستید، این بخش دلیل اصلی داشتن یک مدل کسب و کار برای شماست.

سرمایه گذاران به خوبی از میزان شکست کسب و کارهای کوچک آگاه هستند. اول، آنها می خواهند بدانند برنامه بازی شما چیست. حتما بخوانید: چرا بازاریابی موتورهای جستجو مهم است؟

بنابراین اگر به دنبال جذب سرمایه هستید، بزرگترین مزیت شما نسبت به رقبای خود ایجاد یک مدل کسب و کار و ارائه آن به سرمایه گذاران است.

خب به نظر من بهتر است وارد جزئیات نشویم و به سراغ درس عملی ساخت مدل کسب و کار برویم. تنها چیزی که برای شروع نیاز دارید یک بوم مدل کسب و کار است.

بوم مدل کسب و کار چیست؟

بوم مدل کسب و کار که به آن BMC (مخفف Business Model) نیز می گویند، اولین بار توسط «الکساندر اوستروالدر» پیشنهاد شد.آقای Osterwalder در ابتدا آن را یک هستی شناسی تجاری بوم تجاری نامیده بود، اما دوستان بعدی با مهربانی نام بهتری را برای آن پیشنهاد کردند.

بیا همین راهو بریم؛.

بوم مدل کسب و کار ابزاری است که به خلق ایده های جدید و مرور منظم آنها کمک می کند.

با یک بوم مدل کسب و کار، تصویری از ایده ها و فعالیت هایی که باید انجام شوند دارید. این تصویر همه چیز را به وضوح در مقابل چشمان شما، تیم شما و سرمایه گذاران قرار می دهد.

ویژگی های مدل کسب و کار چیست؟

آیا نمونه پازلی را که در ابتدای مقاله انجام دادم به خاطر دارید؟

بوم مدل کسب و کار همان پازلی است که 9 قسمت دارد. هر یک از این 9 دسته بخشی از کسب و کار شما هستند.

در تصویر زیر نمونه خام بوم مدل کسب و کار را مشاهده می کنید.

شاید در نگاه اول 9 قسمت کمی پیچیده به نظر برسد، بنابراین با توجه به مدل 3 لنز IDEO، جدول را در 3 قسمت برای شما خلاصه می کنیم.

با توجه به این 3 قسمت (یا 3 لنز) به راحتی می توان فهمید که کدام قسمت ها را بزرگنمایی کنیم و کدام قسمت ها را نادیده بگیریم.

جذاب بودن

جذاب بودن به این معناست که بدانیم مشتری چه انگیزه ای دارد، چگونه با ما تعامل دارد و چه چیزی باعث می شود از ما خرید کند.”ما به مشتریان نیاز داریم که ما را دوست داشته باشند وگرنه نمی توانیم چیزی بفروشیم!”

کار کردن

این بخش به سناریوهای کسب و کار می پردازد و به ما کمک می کند تا بدانیم چه کسی را استخدام کنیم، با چه کسی شریک شویم، روی چه فعالیت هایی تمرکز کنیم و از چه ابزارهایی استفاده کنیم.

نقشه ما باید اجرا شود وگرنه به فریب می افتیم.»

ثبات

این بخش چیزی جز پول نیست! ما باید بدانیم چقدر پول در می آوریم و چقدر خرج می کنیم. توجه داشته باشید که هر کسب و کاری برای ادامه و رشد نیاز به ثبات مالی دارد. پس باید قسمتی را برای این روز بگذاریم که اگر شرایط تغییر کرد، بتوانیم روی پای خود بمانیم.

ما باید برای پایداری تلاش کنیم، در غیر این صورت پولمان تمام خواهد شد.»

اکنون این ویژگی را در بوم کسب و کار اعمال می کنیم. نتیجه را در شکل زیر مشاهده می کنید.

همانطور که مشاهده می کنید؛.

علاقه در حوزه‌های تقسیم‌بندی مخاطب، ارتباط با مشتریان، کانال‌ها و ارزش پیشنهادی استفاده می‌شود.

ما امکان سنجی را در زمینه سطح اجرایی در نظر می گیریم – یعنی منابع کلیدی، عملکردهای کلیدی و شرکای کلیدی.و ثبات در ساختار قیمت و درآمد آن لحاظ می شود.

خوب، بیایید به 9 بخش برویم و بوم کسب و کار را کامل کنیم.

یافتن شغل سودآور در اینترنت بهترین راه را در فرصت های اینترنتی برای مشاوره رایگان به شما نشان می دهیم، هم اکنون با ما تماس بگیرید شروع می کنم 021-58438 داخلی 1

سطوح طراحی بوم، مدل سازی و تجارت

همانطور که می دانید چشم انداز کسب و کار دارای 9 قسمت است اما برای تکمیل صحیح آن به 2 مرحله اول یعنی درک هدف و اهداف کسب و کار خود نیز نیاز داریم.

اگر این دو مورد را می دانید، می توانید از مرحله سوم شروع کنید و مستقیماً به سراغ بوم بروید.

مرحله 1: هدف کسب و کار خود را بشناسید

بیایید با خودمان صادق باشیم. چرا این تجارت را ایجاد می کنید؟ حتما بخوانید: فناوری ایمان: پای خود را وارد بازار کنید!

با دانستن دلیل، به راحتی می توانید متوجه شوید که چه قسمت هایی باید مورد بحث قرار گیرند و چه قسمت هایی به هم ریخته است و نیازی نیست برای آنها وقت بگذاریم.

چرا هر کسب و کاری منعکس کننده ماهیت و ماموریت آن کسب و کار است. اما بارها می بینیم که بنیانگذاران کسب و کار درک درستی ندارند و بیشتر به فکر کسب درآمد هستند.اگر شما یکی از این افراد هستید، همین جا توقف کنید!

چرا از دخل و خرج بالاتر است. شما باید بدانید که چرا این شغل را شروع می کنید و نیازهایی که قرار است برای مخاطبان خود برطرف کنید.

سایمون سینک این بحث را به خوبی در مورد چرخه معاملات طلا در TedTalk توضیح داده است. مقاله “دایره طلایی: با چرا شروع کن!” برو بهش گوش کن

هنگامی که دلیل آن را بدانید، آسان تر خواهید بود که:

چه تصمیماتی گرفتی؟

موفقیت برای شما چیست؟

چه کاری را انجام نمی دهید؟

مرحله 2: یک هدف تعیین کنید

وقتی هدفی ندارید، نمی دانید بوم برای چیست و چگونه باید آن را طراحی کنید. بنابراین، اکنون که هدف کسب و کار خود را می دانیم، بیایید اهداف کوتاه مدت کسب و کار خود را مشخص کنیم.

یک سوال: آیا تا به حال به این فکر کرده اید که هدف درست چیست؟

برای اینکه بتوانید اهداف موفقی را برای کسب و کار خود تعریف کنید، پیشنهادی برای شما دارم؛ لطفاً به مقاله تعیین هدف SMART بروید و یاد بگیرید که چگونه به درستی اهداف را تعیین کنید.

مرحله سوم: تقسیم بندی مخاطب (بخش های مشتری)

اکنون ما بوم را چاپ کرده ایم و اولین چیزی که باید بدانیم این است که مشتری ما کیست؟

مشتری همان کسی است که باید او را متقاعد کنید و خوشحال کنید تا بتواند از شما خرید کند.بدون شناخت مشتری و تکمیل این بخش، بقیه بوم عملا بی فایده است. به عبارت دیگر، مهم نیست که در چه نوع کسب و کاری هستید، نمی توانید محصولی را بدون شناخت مشتریان خود به فروش برسانید.

ممکن است بپرسید برای شناخت مشتری چه باید کرد؟

اولین چیزی که نیاز دارید یک فروشنده است. اگر به خاطر داشته باشید قبلاً در مقاله “شخص مشتری” اشاره کردیم. راهی برای درک عمیق‌تر مخاطب» این فرآیند را به طور کامل توضیح می‌دهیم.

افراد بازاریابی به دنبال مخاطبان شما هستند. با این حال، آنها وجود ندارند و بر اساس ویژگی های مشتری ایده آل شما ترسیم می شوند.

مردم همه چیز را در مورد مشتری از زندگی خانوادگی گرفته تا اختلالات روانی توضیح می دهند. و شما با شناختی که از مشتری می گیرید می توانید محصول خود را به روشی بهتر تبلیغ کنید و بفروشید.

برای آموزش طراحی پرسونا و استفاده از آن در بازاریابی، پیشنهاد می کنم مقاله پرسونا را مطالعه کنید.

بعد از اینکه پرسونای خود را طراحی کردید، وقت آن است که آنها را به اشتراک بگذارید. ببینید، احتمالاً بیش از 1 مدل خواهید داشت.اما سعی کنید این عدد از 5 بیشتر نشود. زیرا چیزی جز سردرگمی نخواهید داشت.

یک نکته مهم –

ممکن است دو مشتری کاملاً متفاوت داشته باشید که هر دو یک محصول را به یک دلیل خریداری می کنند. توجه داشته باشید که این دو مشتری هر دو به یک بخش مشتری اختصاص داده شده اند.

اما گاهی اوقات می توانید دو مشتری کاملاً یکسان (دوقلو فکر کنید) داشته باشید که به دلایل مختلف یک محصول را خریداری می کنند. در این صورت این دو نفر باید در دو قسمت مجزا قرار گیرند.

از این رو؛ پس از طراحی افراد، آنها را با دقت تقسیم کنید. پس از طبقه بندی، متوجه خواهید شد که روی کدام بخش ها باید بیشتر تمرکز کنید و کدام بخش ها برای شما مهم نیستند.

قبل از اینکه به مرحله بعدی برویم، پیشنهاد می کنیم از صفحه «شروع کسب و کار» دیدن کنید. ما در این صفحه مقالات و آموزش های رایگانی داریم که قطعا برای شما مفید خواهد بود.

مرحله 4: ارزش پیشنهادی به مشتری را بررسی کنید.

بسیاری می گویند که سخت ترین قسمت طراحی یک مدل کسب و کار، طراحی قیمت برای مشتری است.حتما بخوانید: تاثیر تولید محتوا بر قیف فروش

ارزش پیشنهادی چیست؟

ارزشی که برندها امیدوارند در ذهن مشتری تسخیر شوند، ارزش پیشنهادی نامیده می شود.

آیا تا به حال فکر کرده اید که چرا یک مشتری باید برای کالا یا خدمات شما هزینه کند؟

فقط به این دلیل که کار می کند؟ اگر اینطور بود، شرکت غول پیکری مانند اپل هرگز به این موفقیت نمی رسید. بنابراین نکته چیست؟

نکته مهم ارزش ارائه شده توسط برند اپل به مصرف کنندگان است.

می خواهید آیفون بخرید. چون متفاوت است و فکر می کنید تجربه ای خاص و منحصر به فرد با اپل خواهید داشت. یا اینکه اپل یک برند لوکس در ایران است و شما می خواهید خاص و مجلل به نظر برسید.

همانطور که می بینید، ما برای پیامک، تماس یا سایر ویژگی های تلفن اپل شما هزینه ای پرداخت نمی کنیم. ما اپل را انتخاب می کنیم زیرا به ما احساس خوبی می دهد!

این نکته مهمی است که بازاریابان موفق به خوبی از آن آگاه هستند و می دانند چگونه از آن استفاده کنند.

انواع مقادیر پیشنهادی چیست؟

ارزش های پیشنهادی در ذهن مشتری را می توانیم در سه دسته خلاصه کنیم:

ارزش های کاری

فرض کنید تشنه هستید و برای خرید آب معدنی به اولین فروشگاه می روید.در اینجا هدف شما رفع تشنگی است. برای همین فکر نمیکنم مارک آب معدنی بخری خیلی فرقی کنه! بنابراین رفع تشنگی ارزش کاربردی برند آب معدنی است و قرار است نیاز شما را برآورده کند. این.

ارزش هایی که جنبه عاطفی دارند

این ارزش ها باید باعث شود مشتری احساس خوبی داشته باشد یا احساسات بد را کاهش دهد. چطور

برای مثال فرد با خرید یک خودروی لوکس می تواند خود را در جامعه بالا نشان دهد و احساس خوبی داشته باشد. شخص دیگری ممکن است در مورد خرید کیف از برند ST DuPont هیجان زده باشد. اگر همان فرد آن کیف را از یک برند تقلبی (اما کاملاً مشابه برند اصلی) بخرد، آنقدرها احساس خوبی نخواهد داشت.

همانطور که می بینید، اینها برندهایی هستند که احساس تجمل یا اهمیت را در قلب ما تداعی می کنند.

ارزش های اقتصادی

گاهی اوقات مشتری می خواهد بداند که محصول شما با قیمت پرداخت شده چقدر دوام می آورد. این بخش از ارزش در رده اقتصادی است. به طور کلی، قیمت محصول شما در مقایسه با رقبا، عملکرد محصول در بلندمدت و قیمتی که مشتری حاضر به پرداخت آن است در ارزش های اقتصادی است.بنابراین تصمیم بگیرید که مشتری چه نوع خدمات و محدوده قیمتی را از برند شما انتظار دارد.

نمونه ای از ارزش پیشنهادی به مشتری: برند اسنپ

فکر می کنید مردم اسنپ را برای چه کاری در گوشی خود دارند؟

ویژگی اصلی برند اسنپ این است که از هر کجا که هستید می توانید یک تاکسی مطمئن بگیرید. در واقع اسنپ نیاز شما را برای یافتن تاکسی سریع و آسان برطرف می کند. بنابراین شما یک مقدار کاربردی ایجاد کرده اید.

شخصیت دوم برند اسنپ با احساسات شما در تعامل است. چه مفهومی داره؟ یعنی شما یک تاکسی می گیرید و هر بار که نزدیک می شوید آن را روی نقشه می بینید. این ویژگی احساس انتظار و ناامیدی را از بین می برد و استفاده از تاکسی آنلاین را برای شما سرگرم کننده تر می کند. بنابراین اسنپ برای شما ارزش عاطفی دارد.

و قسمت سوم برند اسنپ;. یکی از دلایلی که من و بسیاری از شما از اسنپ استفاده می کنیم قیمت پایین آن نسبت به مسافرت و تاکسی است. خب واضح است که اسنپ در ذهن ما ارزش اقتصادی دارد.

خب، حدس می‌زنم تا به حال با ارزش پیشنهادی آشنا شده باشید. شاید، اگر سؤالی دارید، بپرسید و سپس یک بررسی را شروع کنید یا پیشنهاد ارزش منحصر به فرد خود را طراحی کنید.مرحله 5: بهبود روابط با مشتری

همه برندها روش یکسانی برای تعامل با مشتریان خود ندارند. برخی از آنها کاملاً خودکار به مشتریان پاسخ می دهند و برخی دیگر ترجیح می دهند مستقیماً یا حداقل تلفنی با مشتریان در ارتباط باشند. حتما بخوانید: 3 دعا برای رونق خاص کسب و کارتان

گاهی مزیت برندها در ارتباط طولانی مدت با مشتری است و گاهی خوب است که این رابطه موقتی باشد.

چه نوع ارتباطی دارید؟

آیا دوست دارید مانند یک پیشخدمت با کت و شلوار به نظر برسید که منتظر درخواست مشتری است یا خیر، رفتار دوستانه و راهنمایی مشتری را به عنوان یک دوست در نظر بگیرید؟

مراقب باش؛. رابطه ای که با مشتری ایجاد می کنید اغلب به سه چیز مرتبط است:

جذب مشتری

حفظ مشتری

افزایش فروش

به طور خلاصه؛ ارتباط صحیح باعث جذب مشتریان، حفظ آنها و افزایش فروش می شود. شما باید بهترین راه برای برقراری ارتباط با مشتریان را با توجه به بخش مخاطبان خود، ارزشی که در ذهن آنها ایجاد می کنید و سیاست های شرکت تعیین کنید.

پاسخ به این 4 سوال به شما کمک می کند بخش ارتباط با مشتری در بوم مدل کسب و کار را تکمیل کنید:

رابطه ما بلند مدت است یا کوتاه مدت؟

اگر رابطه طولانی مدت باشد، پیگیری چگونه باید باشد؟

آیا روش پاسخگویی خودکار است یا شخصی؟

آیا روی حفظ مشتریان فعلی تمرکز می کنیم یا جذب مشتریان جدید؟

لحن گفتگوی ما با مخاطب چگونه باید باشد؟

مرحله 6: کانال ها را محاسبه کنید

تعریف کانال یک وسیله ارتباطی است.در مدل کسب و کار خود، باید راه هایی ایجاد کنید که ارزش پیشنهادی را به بخش های مختلف مشتریان ارائه دهد.

توجه داشته باشید که شما با سه نوع کانال سروکار دارید:

ارتباط با مشتری

توزیع محصولات

محصولات فروش

مشتریان باید بتوانند به راحتی با این 3 کانال ارتباط برقرار کنند و تجربه کاربری خوبی از ارتباط با برند شما داشته باشند.

مثال برای درک بهتر:

Sebi (مانند sebi) در یک گروه 6 نفره است که همگی در حال خواندن کتاب جدید هاروکی موراکامی هستند.

خوب است که برویم گفتگو را باز کنیم و ببینیم آنها چه جور آدم هایی هستند و چگونه این کتاب را تهیه کرده اند.

نفر اول – دانشجوی 22 ساله که علاقه زیادی دارد..

بیزینس مدل چیست؟ چگونه یک بوم مدل کسب و کار طراحی کنیم؟

مدیریت کسب و کار مانند یک هزارتوی پیچ در پیچ است. هزارتویی که اگر کورکورانه در آن راه بروی، می‌توانی زمان زیادی را گم کنی یا از دست بدهی. در این هزارتو باید محصولات را مدیریت کنید، به برندتان برسید، مراقب کارمندان باشید، سرتان را در کتاب نگه دارید، برای سود برنامه ریزی کنید، با توزیع کنندگان معامله کنید و خیلی چیزهای دیگر اگر بنویسم 400 کلمه می شود!

پس راه حل چیست؟

آسان است. اگر نقشه راه داشته باشید، عبور از این پیچ و خم بسیار آسان است. مدل کسب‌وکار (یا بهتر است بگوییم بوم مدل کسب‌وکار) نقشه‌ای است که به شما امکان می‌دهد به بیراهه بروید، کسب‌وکارتان را متحول کنید، و به شما کمک می‌کند کسب‌وکارتان را با دیدی یکپارچه مدیریت کنید.

این مقاله برای چه کسانی مفید است؟

همه کسانی که کسب و کاری دارند و می خواهند دید واحدی به آن داشته باشند

همه کسانی که به رشد کسب و کار خود فکر می کنند

هر فرد جاه طلب و شجاع دیر یا زود می خواهد کسب و کار خود را راه اندازی کند

افراد کنجکاو مشتاق یادگیری هستند

دانش آموزان

در این مقاله، مدل کسب و کار چیست، بوم مدل کسب و کار، مزایای استفاده از آن و نحوه ایجاد یک مدل کسب و کار را خواهید دانست.سپس یک نمونه مدل کسب و کار را گام به گام با هم ترسیم می کنیم. پس از خواندن مقاله، می توانید بوم نقاشی خود را بکشید و از آن برای مدیریت کار خود استفاده کنید. با ما بمان.

مدل کسب و کار چیست؟

به عبارت خیلی ساده، مدل کسب و کار (یا همان مدل کسب و کار) ایده ای است که باید پول درآورد!

در واقع، وقتی کسی به وضوح از شما می پرسد: “مدل کسب و کار شما چیست؟” به این معنی:

“برنامه شما برای پول درآوردن چیست؟”

شاید این سوال کلی به نظر برسد، اما خوب است بدانید که در پشت این سوال، سوالات زیادی پنهان شده است که شما را به سمت مدل کسب و کار سوق می دهد. مثلا:

مخاطبان شما چه کسانی هستند؟

چه دردی از مخاطب می گیرید؟

چه ارزشی برای مشتری ایجاد می کنید؟

چگونه مشتریان را جذب و حفظ خواهید کرد؟

چگونه کسب درآمد خواهید کرد؟

روش توزیع محصولات چگونه است؟

مبلغ رو حساب کردی؟

حاشیه سود شما چقدر است؟

چگونه یک محصول درست می کنید؟

اگر بخواهیم این سوال را ادامه دهیم می تواند به چند صفحه برسد. اما مهمترین چیزی که باید بدانید این است که ماهیت کلی مدل کسب و کار در 3 قسمت خلاصه می شود:

1.هر چیزی که باعث ایجاد ارزش می شود (مانند طرح تولید، مواد اولیه، فرآیند تولید، نیروی انسانی و…)

2. هر چیزی که به ارزش فروش کمک می کند (مانند بازاریابی، توزیع، خدمات در محل، بررسی فرآیند فروش و غیره)

3. هر چیزی که منجر به پرداخت مشتری می شود (مانند قیمت گذاری، روش های پرداخت، اقساط و غیره)

مدل کسب و کار از یک طرف موقعیت مالی شما را مشخص می کند و از طرف دیگر جریان درآمد شما را تنظیم می کند.

تمام موارد ذکر شده در بالا مانند قطعات پازلی هستند که یک مدل تجاری برند را تکمیل می کنند. آیا عاشق حل پازل هستید؟

زیرا طراحی یک مدل کسب و کار مانند چیدن یک پازل است. در ادامه نحوه قرار دادن این پازل بر روی بوم کسب و کار و اینکه بوم مدل کسب و کار چیست را توضیح خواهیم داد. اما قبل از آن بهتر است به یکی دو سوال پاسخ دهید.

تفاوت بین طرح کسب و کار و مدل کسب و کار چیست؟

ببینید، مدل کسب و کار مانند نقشه ای است که می توانید هر روز صبح با یک نگاه آن را روی دیوار اتاق خواب خود قرار دهید و کار خود را شروع کنید. حتما بخوانید: لینک چیست و چه اهمیتی دارد؟

اما بحث طرح کسب و کار کمی متفاوت است.طرح کسب و کار یک رکورد کامل، با تمام جزئیات، از تمام فعالیت هایی است که در کسب و کار خود انجام خواهید داد.

طرح کسب و کار شما یک برنامه بلندمدت است که همه چیز (از نیروی انسانی گرفته تا امور مالی) را برای چند سال آینده پوشش می دهد. اما مدل کسب و کار مجموعه ای از برنامه های کوتاه مدت (و مسلماً مهم) است که شما را به سود بیشتر می رساند.

همچنین فراموش نکنید که: اگر به دنبال جذب سرمایه گذار هستید، بهترین راه برای درک کار شما از طریق یک طرح تجاری است (البته یک مدل کسب و کار کوچک می تواند به اندازه کافی برای سرمایه گذاران جذاب باشد). زیرا فرآیندهای مالی، مدیریتی و منابع انسانی شما را در قالب 2 تا 4 سال نشان می دهد، از طرفی اگر می خواهید طرح کسب و کار خود را به شرکا، مدیران یا سهامداران ارائه دهید، مدل کسب و کار ابزار خوبی بیش از آن است.

شما می توانید در مورد نوشتن طرح کسب و کار در مقاله خود با نام “راهنمای کامل طرح کسب و کار” مطالعه کنید.

چرا باید مدل کسب و کار داشته باشیم؟

قطعا به شما می گویم که هر کسب و کار موفقی مدل کسب و کار خاص خود را دارد و حرکت رو به جلو به آن بستگی دارد. نه یک مدل کسب و کار، بلکه بسیاری از آنها!

با گذشت زمان، صاحبان مشاغل مدل کسب و کار خود را اصلاح می کنند تا تغییرات محیطی و شرایط بازار را منعکس کنند.به همین دلیل مدل های کسب و کار در مدت زمان کوتاهی طراحی می شوند تا بتوانند به سرعت با شرایط بازار سازگار شوند.

در ادامه به بررسی 4 دلیل اصلی ایجاد مدل کسب و کار می پردازیم.

1. مزیت رقابتی شما را مشخص می کند

آیا رقابت زیادی در بازار شما وجود دارد؟ آیا برنامه ای برای برنده شدن در این مسابقه دارید؟

در بازارهای رقابتی، سودی که برای مشتری ایجاد می کنید می تواند برگ برنده ای در جذب مشتری باشد. مزیت های رقابتی از یک برند به برند دیگر متفاوت است. به عنوان مثال، برای یک شرکت طراحی وب، پشتیبانی قوی، و برای صنعت توریست، یادآوری منظم برنامه پرواز، یک مزیت رقابتی است.

حال تصور کنید که با مدلی که برای کسب و کار خود ساخته اید، مزیت های رقابتی شما درست جلوی چشمان شما باشد و هر روز بر اساس آن برنامه ریزی کنید.

2. شما می توانید پول خود را افزایش دهید

هر مدیر عامل یا بنیانگذار کسب و کاری که با آن بنشینید در مورد رویاهای خود برای رشد و توسعه کسب و کار صحبت کنید. آیا شما هم یکی از این مدیران هستید؟

با طراحی یک مدل کسب و کار و به روز رسانی منظم آن، همیشه سود خود را کنترل خواهید کرد و می توانید بخشی از درآمد خود را به توسعه کسب و کار اختصاص دهید.3. ثبات مالی دارید

یکی از عواملی که موفقیت کسب و کار را تضمین می کند، ثبات مالی در هر شرایطی (به ویژه در شرایط بد اقتصادی و رکود بازار) است.

هر ساله تعداد زیادی از مشاغل به دلیل مدیریت ضعیف مالی مجبور به تعطیلی می شوند. این در حالی است که یک مدل کسب و کار موفق میزان سود شما را در بازه های زمانی مشخص به شما می گوید و شما مهلتی برای مقابله با ضرر دارید.

4. سرمایه گذاران را جذب می کند

اگر کسب و کار کوچکی دارید و به دنبال جذب سرمایه هستید، این بخش دلیل اصلی داشتن یک مدل کسب و کار برای شماست.

سرمایه گذاران به خوبی از میزان شکست کسب و کارهای کوچک آگاه هستند. اول، آنها می خواهند بدانند برنامه بازی شما چیست. حتما بخوانید: چرا بازاریابی موتورهای جستجو مهم است؟

بنابراین اگر به دنبال جذب سرمایه هستید، بزرگترین مزیت شما نسبت به رقبای خود ایجاد یک مدل کسب و کار و ارائه آن به سرمایه گذاران است.

خب به نظر من بهتر است وارد جزئیات نشویم و به سراغ درس عملی ساخت مدل کسب و کار برویم. تنها چیزی که برای شروع نیاز دارید یک بوم مدل کسب و کار است.

بوم مدل کسب و کار چیست؟

بوم مدل کسب و کار که به آن BMC (مخفف Business Model) نیز می گویند، اولین بار توسط «الکساندر اوستروالدر» پیشنهاد شد.آقای Osterwalder در ابتدا آن را یک هستی شناسی تجاری بوم تجاری نامیده بود، اما دوستان بعدی با مهربانی نام بهتری را برای آن پیشنهاد کردند.

بیا همین راهو بریم؛.

بوم مدل کسب و کار ابزاری است که به خلق ایده های جدید و مرور منظم آنها کمک می کند.

با یک بوم مدل کسب و کار، تصویری از ایده ها و فعالیت هایی که باید انجام شوند دارید. این تصویر همه چیز را به وضوح در مقابل چشمان شما، تیم شما و سرمایه گذاران قرار می دهد.

ویژگی های مدل کسب و کار چیست؟

آیا نمونه پازلی را که در ابتدای مقاله انجام دادم به خاطر دارید؟

بوم مدل کسب و کار همان پازلی است که 9 قسمت دارد. هر یک از این 9 دسته بخشی از کسب و کار شما هستند.

در تصویر زیر نمونه خام بوم مدل کسب و کار را مشاهده می کنید.

شاید در نگاه اول 9 قسمت کمی پیچیده به نظر برسد، بنابراین با توجه به مدل 3 لنز IDEO، جدول را در 3 قسمت برای شما خلاصه می کنیم.

با توجه به این 3 قسمت (یا 3 لنز) به راحتی می توان فهمید که کدام قسمت ها را بزرگنمایی کنیم و کدام قسمت ها را نادیده بگیریم.

جذاب بودن

جذاب بودن به این معناست که بدانیم مشتری چه انگیزه ای دارد، چگونه با ما تعامل دارد و چه چیزی باعث می شود از ما خرید کند.”ما به مشتریان نیاز داریم که ما را دوست داشته باشند وگرنه نمی توانیم چیزی بفروشیم!”

کار کردن

این بخش به سناریوهای کسب و کار می پردازد و به ما کمک می کند تا بدانیم چه کسی را استخدام کنیم، با چه کسی شریک شویم، روی چه فعالیت هایی تمرکز کنیم و از چه ابزارهایی استفاده کنیم.

نقشه ما باید اجرا شود وگرنه به فریب می افتیم.»

ثبات

این بخش چیزی جز پول نیست! ما باید بدانیم چقدر پول در می آوریم و چقدر خرج می کنیم. توجه داشته باشید که هر کسب و کاری برای ادامه و رشد نیاز به ثبات مالی دارد. پس باید قسمتی را برای این روز بگذاریم که اگر شرایط تغییر کرد، بتوانیم روی پای خود بمانیم.

ما باید برای پایداری تلاش کنیم، در غیر این صورت پولمان تمام خواهد شد.»

اکنون این ویژگی را در بوم کسب و کار اعمال می کنیم. نتیجه را در شکل زیر مشاهده می کنید.

همانطور که مشاهده می کنید؛.

علاقه در حوزه‌های تقسیم‌بندی مخاطب، ارتباط با مشتریان، کانال‌ها و ارزش پیشنهادی استفاده می‌شود.

ما امکان سنجی را در زمینه سطح اجرایی در نظر می گیریم – یعنی منابع کلیدی، عملکردهای کلیدی و شرکای کلیدی.و ثبات در ساختار قیمت و درآمد آن لحاظ می شود.

خوب، بیایید به 9 بخش برویم و بوم کسب و کار را کامل کنیم.

یافتن شغل سودآور در اینترنت بهترین راه را در فرصت های اینترنتی برای مشاوره رایگان به شما نشان می دهیم، هم اکنون با ما تماس بگیرید شروع می کنم 021-58438 داخلی 1

سطوح طراحی بوم، مدل سازی و تجارت

همانطور که می دانید چشم انداز کسب و کار دارای 9 قسمت است اما برای تکمیل صحیح آن به 2 مرحله اول یعنی درک هدف و اهداف کسب و کار خود نیز نیاز داریم.

اگر این دو مورد را می دانید، می توانید از مرحله سوم شروع کنید و مستقیماً به سراغ بوم بروید.

مرحله 1: هدف کسب و کار خود را بشناسید

بیایید با خودمان صادق باشیم. چرا این تجارت را ایجاد می کنید؟ حتما بخوانید: فناوری ایمان: پای خود را وارد بازار کنید!

با دانستن دلیل، به راحتی می توانید متوجه شوید که چه قسمت هایی باید مورد بحث قرار گیرند و چه قسمت هایی به هم ریخته است و نیازی نیست برای آنها وقت بگذاریم.

چرا هر کسب و کاری منعکس کننده ماهیت و ماموریت آن کسب و کار است. اما بارها می بینیم که بنیانگذاران کسب و کار درک درستی ندارند و بیشتر به فکر کسب درآمد هستند.اگر شما یکی از این افراد هستید، همین جا توقف کنید!

چرا از دخل و خرج بالاتر است. شما باید بدانید که چرا این شغل را شروع می کنید و نیازهایی که قرار است برای مخاطبان خود برطرف کنید.

سایمون سینک این بحث را به خوبی در مورد چرخه معاملات طلا در TedTalk توضیح داده است. مقاله “دایره طلایی: با چرا شروع کن!” برو بهش گوش کن

هنگامی که دلیل آن را بدانید، آسان تر خواهید بود که:

چه تصمیماتی گرفتی؟

موفقیت برای شما چیست؟

چه کاری را انجام نمی دهید؟

مرحله 2: یک هدف تعیین کنید

وقتی هدفی ندارید، نمی دانید بوم برای چیست و چگونه باید آن را طراحی کنید. بنابراین، اکنون که هدف کسب و کار خود را می دانیم، بیایید اهداف کوتاه مدت کسب و کار خود را مشخص کنیم.

یک سوال: آیا تا به حال به این فکر کرده اید که هدف درست چیست؟

برای اینکه بتوانید اهداف موفقی را برای کسب و کار خود تعریف کنید، پیشنهادی برای شما دارم؛ لطفاً به مقاله تعیین هدف SMART بروید و یاد بگیرید که چگونه به درستی اهداف را تعیین کنید.

مرحله سوم: تقسیم بندی مخاطب (بخش های مشتری)

اکنون ما بوم را چاپ کرده ایم و اولین چیزی که باید بدانیم این است که مشتری ما کیست؟

مشتری همان کسی است که باید او را متقاعد کنید و خوشحال کنید تا بتواند از شما خرید کند.بدون شناخت مشتری و تکمیل این بخش، بقیه بوم عملا بی فایده است. به عبارت دیگر، مهم نیست که در چه نوع کسب و کاری هستید، نمی توانید محصولی را بدون شناخت مشتریان خود به فروش برسانید.

ممکن است بپرسید برای شناخت مشتری چه باید کرد؟

اولین چیزی که نیاز دارید یک فروشنده است. اگر به خاطر داشته باشید قبلاً در مقاله “شخص مشتری” اشاره کردیم. راهی برای درک عمیق‌تر مخاطب» این فرآیند را به طور کامل توضیح می‌دهیم.

افراد بازاریابی به دنبال مخاطبان شما هستند. با این حال، آنها وجود ندارند و بر اساس ویژگی های مشتری ایده آل شما ترسیم می شوند.

مردم همه چیز را در مورد مشتری از زندگی خانوادگی گرفته تا اختلالات روانی توضیح می دهند. و شما با شناختی که از مشتری می گیرید می توانید محصول خود را به روشی بهتر تبلیغ کنید و بفروشید.

برای آموزش طراحی پرسونا و استفاده از آن در بازاریابی، پیشنهاد می کنم مقاله پرسونا را مطالعه کنید.

بعد از اینکه پرسونای خود را طراحی کردید، وقت آن است که آنها را به اشتراک بگذارید. ببینید، احتمالاً بیش از 1 مدل خواهید داشت.اما سعی کنید این عدد از 5 بیشتر نشود. زیرا چیزی جز سردرگمی نخواهید داشت.

یک نکته مهم –

ممکن است دو مشتری کاملاً متفاوت داشته باشید که هر دو یک محصول را به یک دلیل خریداری می کنند. توجه داشته باشید که این دو مشتری هر دو به یک بخش مشتری اختصاص داده شده اند.

اما گاهی اوقات می توانید دو مشتری کاملاً یکسان (دوقلو فکر کنید) داشته باشید که به دلایل مختلف یک محصول را خریداری می کنند. در این صورت این دو نفر باید در دو قسمت مجزا قرار گیرند.

از این رو؛ پس از طراحی افراد، آنها را با دقت تقسیم کنید. پس از طبقه بندی، متوجه خواهید شد که روی کدام بخش ها باید بیشتر تمرکز کنید و کدام بخش ها برای شما مهم نیستند.

قبل از اینکه به مرحله بعدی برویم، پیشنهاد می کنیم از صفحه «شروع کسب و کار» دیدن کنید. ما در این صفحه مقالات و آموزش های رایگانی داریم که قطعا برای شما مفید خواهد بود.

مرحله 4: ارزش پیشنهادی به مشتری را بررسی کنید.

بسیاری می گویند که سخت ترین قسمت طراحی یک مدل کسب و کار، طراحی قیمت برای مشتری است.حتما بخوانید: تاثیر تولید محتوا بر قیف فروش

ارزش پیشنهادی چیست؟

ارزشی که برندها امیدوارند در ذهن مشتری تسخیر شوند، ارزش پیشنهادی نامیده می شود.

آیا تا به حال فکر کرده اید که چرا یک مشتری باید برای کالا یا خدمات شما هزینه کند؟

فقط به این دلیل که کار می کند؟ اگر اینطور بود، شرکت غول پیکری مانند اپل هرگز به این موفقیت نمی رسید. بنابراین نکته چیست؟

نکته مهم ارزش ارائه شده توسط برند اپل به مصرف کنندگان است.

می خواهید آیفون بخرید. چون متفاوت است و فکر می کنید تجربه ای خاص و منحصر به فرد با اپل خواهید داشت. یا اینکه اپل یک برند لوکس در ایران است و شما می خواهید خاص و مجلل به نظر برسید.

همانطور که می بینید، ما برای پیامک، تماس یا سایر ویژگی های تلفن اپل شما هزینه ای پرداخت نمی کنیم. ما اپل را انتخاب می کنیم زیرا به ما احساس خوبی می دهد!

این نکته مهمی است که بازاریابان موفق به خوبی از آن آگاه هستند و می دانند چگونه از آن استفاده کنند.

انواع مقادیر پیشنهادی چیست؟

ارزش های پیشنهادی در ذهن مشتری را می توانیم در سه دسته خلاصه کنیم:

ارزش های کاری

فرض کنید تشنه هستید و برای خرید آب معدنی به اولین فروشگاه می روید.در اینجا هدف شما رفع تشنگی است. برای همین فکر نمیکنم مارک آب معدنی بخری خیلی فرقی کنه! بنابراین رفع تشنگی ارزش کاربردی برند آب معدنی است و قرار است نیاز شما را برآورده کند. این.

ارزش هایی که جنبه عاطفی دارند

این ارزش ها باید باعث شود مشتری احساس خوبی داشته باشد یا احساسات بد را کاهش دهد. چطور

برای مثال فرد با خرید یک خودروی لوکس می تواند خود را در جامعه بالا نشان دهد و احساس خوبی داشته باشد. شخص دیگری ممکن است در مورد خرید کیف از برند ST DuPont هیجان زده باشد. اگر همان فرد آن کیف را از یک برند تقلبی (اما کاملاً مشابه برند اصلی) بخرد، آنقدرها احساس خوبی نخواهد داشت.

همانطور که می بینید، اینها برندهایی هستند که احساس تجمل یا اهمیت را در قلب ما تداعی می کنند.

ارزش های اقتصادی

گاهی اوقات مشتری می خواهد بداند که محصول شما با قیمت پرداخت شده چقدر دوام می آورد. این بخش از ارزش در رده اقتصادی است. به طور کلی، قیمت محصول شما در مقایسه با رقبا، عملکرد محصول در بلندمدت و قیمتی که مشتری حاضر به پرداخت آن است در ارزش های اقتصادی است.بنابراین تصمیم بگیرید که مشتری چه نوع خدمات و محدوده قیمتی را از برند شما انتظار دارد.

نمونه ای از ارزش پیشنهادی به مشتری: برند اسنپ

فکر می کنید مردم اسنپ را برای چه کاری در گوشی خود دارند؟

ویژگی اصلی برند اسنپ این است که از هر کجا که هستید می توانید یک تاکسی مطمئن بگیرید. در واقع اسنپ نیاز شما را برای یافتن تاکسی سریع و آسان برطرف می کند. بنابراین شما یک مقدار کاربردی ایجاد کرده اید.

شخصیت دوم برند اسنپ با احساسات شما در تعامل است. چه مفهومی داره؟ یعنی شما یک تاکسی می گیرید و هر بار که نزدیک می شوید آن را روی نقشه می بینید. این ویژگی احساس انتظار و ناامیدی را از بین می برد و استفاده از تاکسی آنلاین را برای شما سرگرم کننده تر می کند. بنابراین اسنپ برای شما ارزش عاطفی دارد.

و قسمت سوم برند اسنپ;. یکی از دلایلی که من و بسیاری از شما از اسنپ استفاده می کنیم قیمت پایین آن نسبت به مسافرت و تاکسی است. خب واضح است که اسنپ در ذهن ما ارزش اقتصادی دارد.

خب، حدس می‌زنم تا به حال با ارزش پیشنهادی آشنا شده باشید. شاید، اگر سؤالی دارید، بپرسید و سپس یک بررسی را شروع کنید یا پیشنهاد ارزش منحصر به فرد خود را طراحی کنید.مرحله 5: بهبود روابط با مشتری

همه برندها روش یکسانی برای تعامل با مشتریان خود ندارند. برخی از آنها کاملاً خودکار به مشتریان پاسخ می دهند و برخی دیگر ترجیح می دهند مستقیماً یا حداقل تلفنی با مشتریان در ارتباط باشند. حتما بخوانید: 3 دعا برای رونق خاص کسب و کارتان

گاهی مزیت برندها در ارتباط طولانی مدت با مشتری است و گاهی خوب است که این رابطه موقتی باشد.

چه نوع ارتباطی دارید؟

آیا دوست دارید مانند یک پیشخدمت با کت و شلوار به نظر برسید که منتظر درخواست مشتری است یا خیر، رفتار دوستانه و راهنمایی مشتری را به عنوان یک دوست در نظر بگیرید؟

مراقب باش؛. رابطه ای که با مشتری ایجاد می کنید اغلب به سه چیز مرتبط است:

جذب مشتری

حفظ مشتری

افزایش فروش

به طور خلاصه؛ ارتباط صحیح باعث جذب مشتریان، حفظ آنها و افزایش فروش می شود. شما باید بهترین راه برای برقراری ارتباط با مشتریان را با توجه به بخش مخاطبان خود، ارزشی که در ذهن آنها ایجاد می کنید و سیاست های شرکت تعیین کنید.

پاسخ به این 4 سوال به شما کمک می کند بخش ارتباط با مشتری در بوم مدل کسب و کار را تکمیل کنید:

رابطه ما بلند مدت است یا کوتاه مدت؟

اگر رابطه طولانی مدت باشد، پیگیری چگونه باید باشد؟

آیا روش پاسخگویی خودکار است یا شخصی؟

آیا روی حفظ مشتریان فعلی تمرکز می کنیم یا جذب مشتریان جدید؟

لحن گفتگوی ما با مخاطب چگونه باید باشد؟

مرحله 6: کانال ها را محاسبه کنید

تعریف کانال یک وسیله ارتباطی است.در مدل کسب و کار خود، باید راه هایی ایجاد کنید که ارزش پیشنهادی را به بخش های مختلف مشتریان ارائه دهد.

توجه داشته باشید که شما با سه نوع کانال سروکار دارید:

ارتباط با مشتری

توزیع محصولات

محصولات فروش

مشتریان باید بتوانند به راحتی با این 3 کانال ارتباط برقرار کنند و تجربه کاربری خوبی از ارتباط با برند شما داشته باشند.

مثال برای درک بهتر:

Sebi (مانند sebi) در یک گروه 6 نفره است که همگی در حال خواندن کتاب جدید هاروکی موراکامی هستند.

خوب است که برویم گفتگو را باز کنیم و ببینیم آنها چه جور آدم هایی هستند و چگونه این کتاب را تهیه کرده اند.

نفر اول – دانشجوی 22 ساله که علاقه زیادی دارد.مدیریت کسب و کار مانند یک هزارتوی پیچ در پیچ است. هزارتویی که اگر کورکورانه در آن راه بروی، می‌توانی زمان زیادی را گم کنی یا از دست بدهی. در این هزارتو باید محصولات را مدیریت کنید، به برندتان برسید، مراقب کارمندان باشید، سرتان را در کتاب نگه دارید، برای سود برنامه ریزی کنید، با توزیع کنندگان معامله کنید و خیلی چیزهای دیگر اگر بنویسم 400 کلمه می شود!

پس راه حل چیست؟

آسان است. اگر نقشه راه داشته باشید، عبور از این پیچ و خم بسیار آسان است. مدل کسب‌وکار (یا بهتر است بگوییم بوم مدل کسب‌وکار) نقشه‌ای است که به شما امکان می‌دهد به بیراهه بروید، کسب‌وکارتان را متحول کنید، و به شما کمک می‌کند کسب‌وکارتان را با دیدی یکپارچه مدیریت کنید.

این مقاله برای چه کسانی مفید است؟

همه کسانی که کسب و کاری دارند و می خواهند دید واحدی به آن داشته باشند

همه کسانی که به رشد کسب و کار خود فکر می کنند

هر فرد جاه طلب و شجاع دیر یا زود می خواهد کسب و کار خود را راه اندازی کند

افراد کنجکاو مشتاق یادگیری هستند

دانش آموزان

در این مقاله، مدل کسب و کار چیست، بوم مدل کسب و کار، مزایای استفاده از آن و نحوه ایجاد یک مدل کسب و کار را خواهید دانست.سپس یک نمونه مدل کسب و کار را گام به گام با هم ترسیم می کنیم. پس از خواندن مقاله، می توانید بوم نقاشی خود را بکشید و از آن برای مدیریت کار خود استفاده کنید. با ما بمان.

مدل کسب و کار چیست؟

به عبارت خیلی ساده، مدل کسب و کار (یا همان مدل کسب و کار) ایده ای است که باید پول درآورد!

در واقع، وقتی کسی به وضوح از شما می پرسد: “مدل کسب و کار شما چیست؟” به این معنی:

“برنامه شما برای پول درآوردن چیست؟”

شاید این سوال کلی به نظر برسد، اما خوب است بدانید که در پشت این سوال، سوالات زیادی پنهان شده است که شما را به سمت مدل کسب و کار سوق می دهد. مثلا:

مخاطبان شما چه کسانی هستند؟

چه دردی از مخاطب می گیرید؟

چه ارزشی برای مشتری ایجاد می کنید؟

چگونه مشتریان را جذب و حفظ خواهید کرد؟

چگونه کسب درآمد خواهید کرد؟

روش توزیع محصولات چگونه است؟

مبلغ رو حساب کردی؟

حاشیه سود شما چقدر است؟

چگونه یک محصول درست می کنید؟

اگر بخواهیم این سوال را ادامه دهیم می تواند به چند صفحه برسد. اما مهمترین چیزی که باید بدانید این است که ماهیت کلی مدل کسب و کار در 3 قسمت خلاصه می شود:

1.هر چیزی که باعث ایجاد ارزش می شود (مانند طرح تولید، مواد اولیه، فرآیند تولید، نیروی انسانی و…)

2. هر چیزی که به ارزش فروش کمک می کند (مانند بازاریابی، توزیع، خدمات در محل، بررسی فرآیند فروش و غیره)

3. هر چیزی که منجر به پرداخت مشتری می شود (مانند قیمت گذاری، روش های پرداخت، اقساط و غیره)

مدل کسب و کار از یک طرف موقعیت مالی شما را مشخص می کند و از طرف دیگر جریان درآمد شما را تنظیم می کند.

تمام موارد ذکر شده در بالا مانند قطعات پازلی هستند که یک مدل تجاری برند را تکمیل می کنند. آیا عاشق حل پازل هستید؟

زیرا طراحی یک مدل کسب و کار مانند چیدن یک پازل است. در ادامه نحوه قرار دادن این پازل بر روی بوم کسب و کار و اینکه بوم مدل کسب و کار چیست را توضیح خواهیم داد. اما قبل از آن بهتر است به یکی دو سوال پاسخ دهید.

تفاوت بین طرح کسب و کار و مدل کسب و کار چیست؟

ببینید، مدل کسب و کار مانند نقشه ای است که می توانید هر روز صبح با یک نگاه آن را روی دیوار اتاق خواب خود قرار دهید و کار خود را شروع کنید. حتما بخوانید: لینک چیست و چه اهمیتی دارد؟

اما بحث طرح کسب و کار کمی متفاوت است.طرح کسب و کار یک رکورد کامل، با تمام جزئیات، از تمام فعالیت هایی است که در کسب و کار خود انجام خواهید داد.

طرح کسب و کار شما یک برنامه بلندمدت است که همه چیز (از نیروی انسانی گرفته تا امور مالی) را برای چند سال آینده پوشش می دهد. اما مدل کسب و کار مجموعه ای از برنامه های کوتاه مدت (و مسلماً مهم) است که شما را به سود بیشتر می رساند.

همچنین فراموش نکنید که: اگر به دنبال جذب سرمایه گذار هستید، بهترین راه برای درک کار شما از طریق یک طرح تجاری است (البته یک مدل کسب و کار کوچک می تواند به اندازه کافی برای سرمایه گذاران جذاب باشد). زیرا فرآیندهای مالی، مدیریتی و منابع انسانی شما را در قالب 2 تا 4 سال نشان می دهد، از طرفی اگر می خواهید طرح کسب و کار خود را به شرکا، مدیران یا سهامداران ارائه دهید، مدل کسب و کار ابزار خوبی بیش از آن است.

شما می توانید در مورد نوشتن طرح کسب و کار در مقاله خود با نام “راهنمای کامل طرح کسب و کار” مطالعه کنید.

چرا باید مدل کسب و کار داشته باشیم؟

قطعا به شما می گویم که هر کسب و کار موفقی مدل کسب و کار خاص خود را دارد و حرکت رو به جلو به آن بستگی دارد. نه یک مدل کسب و کار، بلکه بسیاری از آنها!

با گذشت زمان، صاحبان مشاغل مدل کسب و کار خود را اصلاح می کنند تا تغییرات محیطی و شرایط بازار را منعکس کنند.به همین دلیل مدل های کسب و کار در مدت زمان کوتاهی طراحی می شوند تا بتوانند به سرعت با شرایط بازار سازگار شوند.

در ادامه به بررسی 4 دلیل اصلی ایجاد مدل کسب و کار می پردازیم.

1. مزیت رقابتی شما را مشخص می کند

آیا رقابت زیادی در بازار شما وجود دارد؟ آیا برنامه ای برای برنده شدن در این مسابقه دارید؟

در بازارهای رقابتی، سودی که برای مشتری ایجاد می کنید می تواند برگ برنده ای در جذب مشتری باشد. مزیت های رقابتی از یک برند به برند دیگر متفاوت است. به عنوان مثال، برای یک شرکت طراحی وب، پشتیبانی قوی، و برای صنعت توریست، یادآوری منظم برنامه پرواز، یک مزیت رقابتی است.

حال تصور کنید که با مدلی که برای کسب و کار خود ساخته اید، مزیت های رقابتی شما درست جلوی چشمان شما باشد و هر روز بر اساس آن برنامه ریزی کنید.

2. شما می توانید پول خود را افزایش دهید

هر مدیر عامل یا بنیانگذار کسب و کاری که با آن بنشینید در مورد رویاهای خود برای رشد و توسعه کسب و کار صحبت کنید. آیا شما هم یکی از این مدیران هستید؟

با طراحی یک مدل کسب و کار و به روز رسانی منظم آن، همیشه سود خود را کنترل خواهید کرد و می توانید بخشی از درآمد خود را به توسعه کسب و کار اختصاص دهید.3. ثبات مالی دارید

یکی از عواملی که موفقیت کسب و کار را تضمین می کند، ثبات مالی در هر شرایطی (به ویژه در شرایط بد اقتصادی و رکود بازار) است.

هر ساله تعداد زیادی از مشاغل به دلیل مدیریت ضعیف مالی مجبور به تعطیلی می شوند. این در حالی است که یک مدل کسب و کار موفق میزان سود شما را در بازه های زمانی مشخص به شما می گوید و شما مهلتی برای مقابله با ضرر دارید.

4. سرمایه گذاران را جذب می کند

اگر کسب و کار کوچکی دارید و به دنبال جذب سرمایه هستید، این بخش دلیل اصلی داشتن یک مدل کسب و کار برای شماست.

سرمایه گذاران به خوبی از میزان شکست کسب و کارهای کوچک آگاه هستند. اول، آنها می خواهند بدانند برنامه بازی شما چیست. حتما بخوانید: چرا بازاریابی موتورهای جستجو مهم است؟

بنابراین اگر به دنبال جذب سرمایه هستید، بزرگترین مزیت شما نسبت به رقبای خود ایجاد یک مدل کسب و کار و ارائه آن به سرمایه گذاران است.

خب به نظر من بهتر است وارد جزئیات نشویم و به سراغ درس عملی ساخت مدل کسب و کار برویم. تنها چیزی که برای شروع نیاز دارید یک بوم مدل کسب و کار است.

بوم مدل کسب و کار چیست؟

بوم مدل کسب و کار که به آن BMC (مخفف Business Model) نیز می گویند، اولین بار توسط «الکساندر اوستروالدر» پیشنهاد شد.آقای Osterwalder در ابتدا آن را یک هستی شناسی تجاری بوم تجاری نامیده بود، اما دوستان بعدی با مهربانی نام بهتری را برای آن پیشنهاد کردند.

بیا همین راهو بریم؛.

بوم مدل کسب و کار ابزاری است که به خلق ایده های جدید و مرور منظم آنها کمک می کند.

با یک بوم مدل کسب و کار، تصویری از ایده ها و فعالیت هایی که باید انجام شوند دارید. این تصویر همه چیز را به وضوح در مقابل چشمان شما، تیم شما و سرمایه گذاران قرار می دهد.

ویژگی های مدل کسب و کار چیست؟

آیا نمونه پازلی را که در ابتدای مقاله انجام دادم به خاطر دارید؟

بوم مدل کسب و کار همان پازلی است که 9 قسمت دارد. هر یک از این 9 دسته بخشی از کسب و کار شما هستند.

در تصویر زیر نمونه خام بوم مدل کسب و کار را مشاهده می کنید.

شاید در نگاه اول 9 قسمت کمی پیچیده به نظر برسد، بنابراین با توجه به مدل 3 لنز IDEO، جدول را در 3 قسمت برای شما خلاصه می کنیم.

با توجه به این 3 قسمت (یا 3 لنز) به راحتی می توان فهمید که کدام قسمت ها را بزرگنمایی کنیم و کدام قسمت ها را نادیده بگیریم.

جذاب بودن

جذاب بودن به این معناست که بدانیم مشتری چه انگیزه ای دارد، چگونه با ما تعامل دارد و چه چیزی باعث می شود از ما خرید کند.”ما به مشتریان نیاز داریم که ما را دوست داشته باشند وگرنه نمی توانیم چیزی بفروشیم!”

کار کردن

این بخش به سناریوهای کسب و کار می پردازد و به ما کمک می کند تا بدانیم چه کسی را استخدام کنیم، با چه کسی شریک شویم، روی چه فعالیت هایی تمرکز کنیم و از چه ابزارهایی استفاده کنیم.

نقشه ما باید اجرا شود وگرنه به فریب می افتیم.»

ثبات

این بخش چیزی جز پول نیست! ما باید بدانیم چقدر پول در می آوریم و چقدر خرج می کنیم. توجه داشته باشید که هر کسب و کاری برای ادامه و رشد نیاز به ثبات مالی دارد. پس باید قسمتی را برای این روز بگذاریم که اگر شرایط تغییر کرد، بتوانیم روی پای خود بمانیم.

ما باید برای پایداری تلاش کنیم، در غیر این صورت پولمان تمام خواهد شد.»

اکنون این ویژگی را در بوم کسب و کار اعمال می کنیم. نتیجه را در شکل زیر مشاهده می کنید.

همانطور که مشاهده می کنید؛.

علاقه در حوزه‌های تقسیم‌بندی مخاطب، ارتباط با مشتریان، کانال‌ها و ارزش پیشنهادی استفاده می‌شود.

ما امکان سنجی را در زمینه سطح اجرایی در نظر می گیریم – یعنی منابع کلیدی، عملکردهای کلیدی و شرکای کلیدی.و ثبات در ساختار قیمت و درآمد آن لحاظ می شود.

خوب، بیایید به 9 بخش برویم و بوم کسب و کار را کامل کنیم.

یافتن شغل سودآور در اینترنت بهترین راه را در فرصت های اینترنتی برای مشاوره رایگان به شما نشان می دهیم، هم اکنون با ما تماس بگیرید شروع می کنم 021-58438 داخلی 1

سطوح طراحی بوم، مدل سازی و تجارت

همانطور که می دانید چشم انداز کسب و کار دارای 9 قسمت است اما برای تکمیل صحیح آن به 2 مرحله اول یعنی درک هدف و اهداف کسب و کار خود نیز نیاز داریم.

اگر این دو مورد را می دانید، می توانید از مرحله سوم شروع کنید و مستقیماً به سراغ بوم بروید.

مرحله 1: هدف کسب و کار خود را بشناسید

بیایید با خودمان صادق باشیم. چرا این تجارت را ایجاد می کنید؟ حتما بخوانید: فناوری ایمان: پای خود را وارد بازار کنید!

با دانستن دلیل، به راحتی می توانید متوجه شوید که چه قسمت هایی باید مورد بحث قرار گیرند و چه قسمت هایی به هم ریخته است و نیازی نیست برای آنها وقت بگذاریم.

چرا هر کسب و کاری منعکس کننده ماهیت و ماموریت آن کسب و کار است. اما بارها می بینیم که بنیانگذاران کسب و کار درک درستی ندارند و بیشتر به فکر کسب درآمد هستند.اگر شما یکی از این افراد هستید، همین جا توقف کنید!

چرا از دخل و خرج بالاتر است. شما باید بدانید که چرا این شغل را شروع می کنید و نیازهایی که قرار است برای مخاطبان خود برطرف کنید.

سایمون سینک این بحث را به خوبی در مورد چرخه معاملات طلا در TedTalk توضیح داده است. مقاله “دایره طلایی: با چرا شروع کن!” برو بهش گوش کن

هنگامی که دلیل آن را بدانید، آسان تر خواهید بود که:

چه تصمیماتی گرفتی؟

موفقیت برای شما چیست؟

چه کاری را انجام نمی دهید؟

مرحله 2: یک هدف تعیین کنید

وقتی هدفی ندارید، نمی دانید بوم برای چیست و چگونه باید آن را طراحی کنید. بنابراین، اکنون که هدف کسب و کار خود را می دانیم، بیایید اهداف کوتاه مدت کسب و کار خود را مشخص کنیم.

یک سوال: آیا تا به حال به این فکر کرده اید که هدف درست چیست؟

برای اینکه بتوانید اهداف موفقی را برای کسب و کار خود تعریف کنید، پیشنهادی برای شما دارم؛ لطفاً به مقاله تعیین هدف SMART بروید و یاد بگیرید که چگونه به درستی اهداف را تعیین کنید.

مرحله سوم: تقسیم بندی مخاطب (بخش های مشتری)

اکنون ما بوم را چاپ کرده ایم و اولین چیزی که باید بدانیم این است که مشتری ما کیست؟

مشتری همان کسی است که باید او را متقاعد کنید و خوشحال کنید تا بتواند از شما خرید کند.بدون شناخت مشتری و تکمیل این بخش، بقیه بوم عملا بی فایده است. به عبارت دیگر، مهم نیست که در چه نوع کسب و کاری هستید، نمی توانید محصولی را بدون شناخت مشتریان خود به فروش برسانید.

ممکن است بپرسید برای شناخت مشتری چه باید کرد؟

اولین چیزی که نیاز دارید یک فروشنده است. اگر به خاطر داشته باشید قبلاً در مقاله “شخص مشتری” اشاره کردیم. راهی برای درک عمیق‌تر مخاطب» این فرآیند را به طور کامل توضیح می‌دهیم.

افراد بازاریابی به دنبال مخاطبان شما هستند. با این حال، آنها وجود ندارند و بر اساس ویژگی های مشتری ایده آل شما ترسیم می شوند.

مردم همه چیز را در مورد مشتری از زندگی خانوادگی گرفته تا اختلالات روانی توضیح می دهند. و شما با شناختی که از مشتری می گیرید می توانید محصول خود را به روشی بهتر تبلیغ کنید و بفروشید.

برای آموزش طراحی پرسونا و استفاده از آن در بازاریابی، پیشنهاد می کنم مقاله پرسونا را مطالعه کنید.

بعد از اینکه پرسونای خود را طراحی کردید، وقت آن است که آنها را به اشتراک بگذارید. ببینید، احتمالاً بیش از 1 مدل خواهید داشت.اما سعی کنید این عدد از 5 بیشتر نشود. زیرا چیزی جز سردرگمی نخواهید داشت.

یک نکته مهم –

ممکن است دو مشتری کاملاً متفاوت داشته باشید که هر دو یک محصول را به یک دلیل خریداری می کنند. توجه داشته باشید که این دو مشتری هر دو به یک بخش مشتری اختصاص داده شده اند.

اما گاهی اوقات می توانید دو مشتری کاملاً یکسان (دوقلو فکر کنید) داشته باشید که به دلایل مختلف یک محصول را خریداری می کنند. در این صورت این دو نفر باید در دو قسمت مجزا قرار گیرند.

از این رو؛ پس از طراحی افراد، آنها را با دقت تقسیم کنید. پس از طبقه بندی، متوجه خواهید شد که روی کدام بخش ها باید بیشتر تمرکز کنید و کدام بخش ها برای شما مهم نیستند.

قبل از اینکه به مرحله بعدی برویم، پیشنهاد می کنیم از صفحه «شروع کسب و کار» دیدن کنید. ما در این صفحه مقالات و آموزش های رایگانی داریم که قطعا برای شما مفید خواهد بود.

مرحله 4: ارزش پیشنهادی به مشتری را بررسی کنید.

بسیاری می گویند که سخت ترین قسمت طراحی یک مدل کسب و کار، طراحی قیمت برای مشتری است.حتما بخوانید: تاثیر تولید محتوا بر قیف فروش

ارزش پیشنهادی چیست؟

ارزشی که برندها امیدوارند در ذهن مشتری تسخیر شوند، ارزش پیشنهادی نامیده می شود.

آیا تا به حال فکر کرده اید که چرا یک مشتری باید برای کالا یا خدمات شما هزینه کند؟

فقط به این دلیل که کار می کند؟ اگر اینطور بود، شرکت غول پیکری مانند اپل هرگز به این موفقیت نمی رسید. بنابراین نکته چیست؟

نکته مهم ارزش ارائه شده توسط برند اپل به مصرف کنندگان است.

می خواهید آیفون بخرید. چون متفاوت است و فکر می کنید تجربه ای خاص و منحصر به فرد با اپل خواهید داشت. یا اینکه اپل یک برند لوکس در ایران است و شما می خواهید خاص و مجلل به نظر برسید.

همانطور که می بینید، ما برای پیامک، تماس یا سایر ویژگی های تلفن اپل شما هزینه ای پرداخت نمی کنیم. ما اپل را انتخاب می کنیم زیرا به ما احساس خوبی می دهد!

این نکته مهمی است که بازاریابان موفق به خوبی از آن آگاه هستند و می دانند چگونه از آن استفاده کنند.

انواع مقادیر پیشنهادی چیست؟

ارزش های پیشنهادی در ذهن مشتری را می توانیم در سه دسته خلاصه کنیم:

ارزش های کاری

فرض کنید تشنه هستید و برای خرید آب معدنی به اولین فروشگاه می روید.در اینجا هدف شما رفع تشنگی است. برای همین فکر نمیکنم مارک آب معدنی بخری خیلی فرقی کنه! بنابراین رفع تشنگی ارزش کاربردی برند آب معدنی است و قرار است نیاز شما را برآورده کند. این.

ارزش هایی که جنبه عاطفی دارند

این ارزش ها باید باعث شود مشتری احساس خوبی داشته باشد یا احساسات بد را کاهش دهد. چطور

برای مثال فرد با خرید یک خودروی لوکس می تواند خود را در جامعه بالا نشان دهد و احساس خوبی داشته باشد. شخص دیگری ممکن است در مورد خرید کیف از برند ST DuPont هیجان زده باشد. اگر همان فرد آن کیف را از یک برند تقلبی (اما کاملاً مشابه برند اصلی) بخرد، آنقدرها احساس خوبی نخواهد داشت.

همانطور که می بینید، اینها برندهایی هستند که احساس تجمل یا اهمیت را در قلب ما تداعی می کنند.

ارزش های اقتصادی

گاهی اوقات مشتری می خواهد بداند که محصول شما با قیمت پرداخت شده چقدر دوام می آورد. این بخش از ارزش در رده اقتصادی است. به طور کلی، قیمت محصول شما در مقایسه با رقبا، عملکرد محصول در بلندمدت و قیمتی که مشتری حاضر به پرداخت آن است در ارزش های اقتصادی است.بنابراین تصمیم بگیرید که مشتری چه نوع خدمات و محدوده قیمتی را از برند شما انتظار دارد.

نمونه ای از ارزش پیشنهادی به مشتری: برند اسنپ

فکر می کنید مردم اسنپ را برای چه کاری در گوشی خود دارند؟

ویژگی اصلی برند اسنپ این است که از هر کجا که هستید می توانید یک تاکسی مطمئن بگیرید. در واقع اسنپ نیاز شما را برای یافتن تاکسی سریع و آسان برطرف می کند. بنابراین شما یک مقدار کاربردی ایجاد کرده اید.

شخصیت دوم برند اسنپ با احساسات شما در تعامل است. چه مفهومی داره؟ یعنی شما یک تاکسی می گیرید و هر بار که نزدیک می شوید آن را روی نقشه می بینید. این ویژگی احساس انتظار و ناامیدی را از بین می برد و استفاده از تاکسی آنلاین را برای شما سرگرم کننده تر می کند. بنابراین اسنپ برای شما ارزش عاطفی دارد.

و قسمت سوم برند اسنپ;. یکی از دلایلی که من و بسیاری از شما از اسنپ استفاده می کنیم قیمت پایین آن نسبت به مسافرت و تاکسی است. خب واضح است که اسنپ در ذهن ما ارزش اقتصادی دارد.

خب، حدس می‌زنم تا به حال با ارزش پیشنهادی آشنا شده باشید. شاید، اگر سؤالی دارید، بپرسید و سپس یک بررسی را شروع کنید یا پیشنهاد ارزش منحصر به فرد خود را طراحی کنید.مرحله 5: بهبود روابط با مشتری

همه برندها روش یکسانی برای تعامل با مشتریان خود ندارند. برخی از آنها کاملاً خودکار به مشتریان پاسخ می دهند و برخی دیگر ترجیح می دهند مستقیماً یا حداقل تلفنی با مشتریان در ارتباط باشند. حتما بخوانید: 3 دعا برای رونق خاص کسب و کارتان

گاهی مزیت برندها در ارتباط طولانی مدت با مشتری است و گاهی خوب است که این رابطه موقتی باشد.

چه نوع ارتباطی دارید؟

آیا دوست دارید مانند یک پیشخدمت با کت و شلوار به نظر برسید که منتظر درخواست مشتری است یا خیر، رفتار دوستانه و راهنمایی مشتری را به عنوان یک دوست در نظر بگیرید؟

مراقب باش؛. رابطه ای که با مشتری ایجاد می کنید اغلب به سه چیز مرتبط است:

جذب مشتری

حفظ مشتری

افزایش فروش

به طور خلاصه؛ ارتباط صحیح باعث جذب مشتریان، حفظ آنها و افزایش فروش می شود. شما باید بهترین راه برای برقراری ارتباط با مشتریان را با توجه به بخش مخاطبان خود، ارزشی که در ذهن آنها ایجاد می کنید و سیاست های شرکت تعیین کنید.

پاسخ به این 4 سوال به شما کمک می کند بخش ارتباط با مشتری در بوم مدل کسب و کار را تکمیل کنید:

رابطه ما بلند مدت است یا کوتاه مدت؟

اگر رابطه طولانی مدت باشد، پیگیری چگونه باید باشد؟

آیا روش پاسخگویی خودکار است یا شخصی؟

آیا روی حفظ مشتریان فعلی تمرکز می کنیم یا جذب مشتریان جدید؟

لحن گفتگوی ما با مخاطب چگونه باید باشد؟

مرحله 6: کانال ها را محاسبه کنید

تعریف کانال یک وسیله ارتباطی است.در مدل کسب و کار خود، باید راه هایی ایجاد کنید که ارزش پیشنهادی را به بخش های مختلف مشتریان ارائه دهد.

توجه داشته باشید که شما با سه نوع کانال سروکار دارید:

ارتباط با مشتری

توزیع محصولات

محصولات فروش

مشتریان باید بتوانند به راحتی با این 3 کانال ارتباط برقرار کنند و تجربه کاربری خوبی از ارتباط با برند شما داشته باشند.

مثال برای درک بهتر:

Sebi (مانند sebi) در یک گروه 6 نفره است که همگی در حال خواندن کتاب جدید هاروکی موراکامی هستند.

خوب است که برویم گفتگو را باز کنیم و ببینیم آنها چه جور آدم هایی هستند و چگونه این کتاب را تهیه کرده اند.

نفر اول – دانشجوی 22 ساله که علاقه زیادی دارد..